سابقه تنظیم روشهایی برای تبدیل یا تطبیق انواع تقویم ها به یکدیگر، بهدست آوردن تعداد روزهای سپری شده از یک مبدأ خاص یا تبدیل روزهای سپری شده از یک مبدأ به سال، ماه و روز هفته تقریبا سابقهای به قدمت تألیف زیجهای دوره اسلامی دارد و تقریباً در هر زیج روش یا روشهایی برای تبدیل تقویم وسررسید یا بهدست آوردن اطلاعات فوق وجود دارد. علاوه بر آن، مورخان و دانشمندان بسیاری نیز سعی در ارائه تطبیق چند نمونه از رایجترین تقویم های اسلامی، از جمله هجری قمری، یزدگردی و سلوکی، داشتهاند. همچنین دست به طراحی جدولهایی برای شناسایی یک روز خاص (مثلاً نوروز) در مدت زمانی معین زدهاند. ازجمله حمزه اصفهانی موقعیت نوروز را برای یک دوره 350 ساله (از سال اول تا سال 350 هجری قمری) درتقویم هجری قمری برشمرده است که تقریباً هیچیک از این تبدیل تاریخهای او صحیح نیست و روشن میسازد که وی در محاسبه اشتباه کرده است. تاریخهایی که حمزه اصفهانی ذکر کرده نه با موقعیت تقریبی خورشید در منطقهالبروج و تعیین نوروز نجومی تطبیق میکند و نه با موقعیت نوروز در گاهشماری یزدگردی .
محمدبن ایوب طبری روشهای مختلفی برای محاسبه روز هفته، کبیسه بودن یا نبودن سال، و تبدیل انواع تقویم های یزدگردی، سلوکی و هجری قمری بیان نموده است.
مهمترین عامل در تبدیل تقویم ها به یکدیگر در متون کهن اسلامی، از جمله تقریباً در تمام زیجهای اسلامی، استفاده از محاسبه روزهای بینالتاریخین بوده است و تقریباً در تمامی زیجها و کتابهای مربوط به نقویم و سررسید ، جدولی به نام طیلسان برای این بینالتاریخینها وجود دارد اما در محاسبات دوره معاصر برای تبدیل گاهشماریها به یکدیگر، مهمترین عوامل، استفاده از تعاریف حتیالمقدور دقیق از طول متوسط سال و نیز اطلاع از آرایه کبیسههای گاهشماریهای مختلف میباشد. رقم پایه برای محاسبه طول متوسط سال شمسی در این محاسبات، عدد نیوکم، ستارهشناس امریکایی است. روشهای مختلف با استفاده از اعداد این چنینی برای تبدیل یا تطبیق تقویم ها و سررسیدها را میتوان به سه دسته معادلهای، محاسبهای و جدولی تقسیم کرد.
علاوه بر این، انبوهی از لوحهای فشرده، نرمافزارها و پایگاههای اطلاعرسانی وجود دارد که محاسبات رایانهای لازم برای تبدیل سررسیدها را به صورت خودکار انجام میدهند
در روش معادلهای، ضرایب و اعداد موردنظر، از جمله طول متوسط سال در انواع سررسیدها و تقویم ها ، در قالب اصول مشخص ریاضی و بر پایه توابع رایانهای، امکان آن را خواهند داد که برنامههای لازم برای تبدیل انواع تقویم ها تهیه شود . در روش محاسبهای، دادههای لازم برای تبدیل سررسید ها به گونهای در دسترس قرار میگیرند که تنها با استفاده از چهار عمل اصلی، تاریخها تبدیل شوند درروش جدولی، مهمترین ارکان تقویم های مختلف در کنار هم در جدولهایی با تقسیمبندیهای متفاوت سالانه، ماهانه یا حتی روزانه ذکر میشوند . سابقه تهیه جدولهایی برای تبدیل گاهشماریها، بویژه تبدیلی که در یک سوی آن گاهشماریهای اسلامی قرار داشته باشد، با کارووستنفلد/ ووستنفلت در 1854 میلادی/ 1270 آغاز شد، کهتبدیلی برای تقویم های هجری قمری و میلادی، بر اساس دورههای ماهانه (با استفاده از تقویم قراردادی هجری قمری) بین سال اول تا 1300 هجری قمری بود. شرقشناسان از این اثر استقبال کردند و آن را در چندین نوبت تکمیل نمودند. جدیدترین صورت این کتاب، ویرایش اشپولر بر جدولهای ووستنفلد ـ مالر، به زبانهای شرقی ترجمه شده و بارها به چاپ رسیده است افرادی چون اشرام ، آربلی و فریمنـ گرنویل نیز جدولهای مختلفی برای دورههای هزار ساله، و بیشتر از آن برای تطبیق تقویم های میلادی و هجری قمری، تهیه کردهاند.
در ایران یکی از این جداول تطبیق سررسید را عبدالغفار نجمالدوله، از سال اول تا 1464 هجری قمری، برای تقویم میلادی و هجری قمری تنظیم نمود؛ اگرچه این نخستین آشنایی ایرانیان با تطبیق تقویم و سررسید هجری قمری و میلادی نبود، چرا که محمدحسن اعتمادالسلطنه در تاریخ منتظم ناصری برابر هر سال هجری قمری را با سالمیلادی، از سال اول تا سال 1300 هجری قمری، ذکر نموده است . در سالهای اخیر و با استفاده از رایانهها، جدولهای گوناگونی برای گاهشماری هجری شمسی برای دورههای هفتهزار ساله و تطبیق اینتقویم با تقویم های میلادی در دورههای پنج هزار ساله و سه هزار ساله و 5421 ساله طراحی شدهاند.
در مقوله تبدیل تاریخها، از تقویمهای دائمی نیز استفاده میشود. این تقویمها جدولهایی هستند که برای تعیین مدخل (روز اول) سال و ماه و همچنین به دست آوردن روزهای هفته طراحی میشوند. تقویمهای دائمی نیز گونهای جدول به شمار میآیند . در بسیاری موارد، تنها رکن مورد نیاز برای تبدیل سررسیدهای مختلف، «سال» خاصی میباشد.
برای تبدیل این رکن از تقویم ها، روشهای محاسبهای ساده و به نسبت سریعی نیز وجود دارد. از جمله این روشها که در آنها سال میلادی گرگوری = G، سال هجری قمری = H و سال هجری شمسی = S است، سه معادله زیر میباشد:
G = H – (H ÷ 33) + 622
H = G – 622 + [(G – 622) ÷ 32]
S = [(H × 354) + (H ÷ 4)] ÷ 365
H = [(S × 365) – (S ÷ 4)] ÷ 354
امروزه نرمافزارها و لوحهای فشرده گوناگونی برای تبدیل انواع تقویم ها و سررسید ها وجود دارد، مثلاً لوح فشرده نجوم اسلامی برای تبدیل تقویم هجری شمسی، هجری قمری و میلادی به یکدیگر در حوزه زمانی نامحدود. همچنین، پایگاههای اطلاعرسانی متعددی برای تبدیل سررسیدهای مختلف وجود دارد
تبدیل تاریخ سابقه تنظیم روشهایی برای تبدیل یا تطبیق انواع تقویم ها به یکدیگر، بهدست آوردن تعداد روزهای سپری شده از یک مبدأ خاص یا تبدیل روزهای سپری شده از یک مبدأ به سال، ماه و روز هفته تقریبا سابقهای به قدمت تألیف زیجهای دوره اسلامی دارد و تقریباً در هر زیج روش یا روشهایی […]
تبدیل تاریخ سابقه تنظیم روشهایی برای تبدیل یا تطبیق انواع تقویم ها به یکدیگر، بهدست آوردن تعداد روزهای سپری شده از یک مبدأ خاص یا تبدیل روزهای سپری شده از یک مبدأ به سال، ماه و روز هفته تقریبا سابقهای به قدمت تألیف زیجهای دوره اسلامی دارد و تقریباً در هر زیج روش یا روشهایی […]
واژهشناسی تقویم، از ماده قوم، در لغت به معنایتصحیح کردن است و معانی اصطلاحی متعددی دارد از جمله معانی تقویم در زبان فارسی اینهاست: «زمان وقوع پدیده یا حادثهای نسبت بهیک مبدأ معین»و نیز«دفتری (خطی یا چاپی) حاوی اطلاعات زمانی ـ نجومی یک دوره یک ساله». در این مقاله، برای مفهوم نخست از واژه گاهشماری، […]
تقویم، از ماده قوم، در لغت به معنایتصحیح کردن است و معانی اصطلاحی متعددی دارد از جمله معانی تقویم در زبان فارسی اینهاست: «زمان وقوع پدیده یا حادثهای نسبت بهیک مبدأ معین»و نیز«دفتری (خطی یا چاپی) حاوی اطلاعات زمانی ـ نجومی یک دوره یک ساله». در این مقاله، برای مفهوم نخست از واژه گاهشماری، و برای مفهوم دوم از واژه گاهنامه/تقویم استفاده شده است.
واژه تقویم، در معنای گاهشماری آن، به معنای تعیین موضع حقیقی خورشید بر دایرهالبروج در مواقع گوناگون سال است، که رکن اصلی استخراج گاهنامه/تقویم بوده است. بر این اساس، یافتن محل خورشید، « تقویم الشمس» و این جایگاه «مقومالشمس» نامیده میشد به نوشته ابوریحان بیرونی گاهنامه/تقویم بدین سبب «تقویم» نامیده میشود که اطلاعات موجود در آن تأیید و تصحیح شده است. ریشه واژه تقویم عربی است و ناظر به هیچ موقعیت نجومی ـ آسمانی نیست و معادل آن در عبری لواح (Lu’ah) است که تقریبا هم معنای لوح عربی است اما واژه تاریخ به ریشهای مشترک در زبانهای سامی میرسد. در عبری این ریشه یارح (yareah) به معنای ماه (قمر زمین)، و یرح (yerah) به معنای یک دوره 29یا 30 روزه گردش ماه به دور زمین (یک ماه؛ در عربی: شهر) است
در زبانهای فارسی میانه، از جمله در پهلوی و سغدی نیز برای بیان معانی گوناگون و مرتبط با «ماه» از هزوارشهای همریشه با یرح استفاده میشده است. این بحث که واژه تاریخ از تصحیف و تعریب واژه ترکیبی «ماه روز» فارسی پدید آمده و نویسندگان بسیاری آن را ذکر کردهاند، ریشهشناسی عامیانه، و بیاعتبار است با توجه به ریشهشناسی واژه تاریخ، به کارگیری این واژه از سوی نویسندگان دوره اسلامی، نشان میدهد که نخست به معنای «بررسی دستگاههای تقسیم زمان» به کار میرفته و سپس گسترش معنایی یافته و به معنای «علمتاریخ» به کار رفته است. بسیاری از این نویسندگان، در تعریف تاریخ، هر دو معنی را در نظر داشتهاند. محییالدین محمدبنسلیمان کافیجی که بحث مستوفایی در تعریف علم تاریخ (زمان سنجی) دارد، بیشترین و مفصلترین نظر را درتعریف واژه تاریخ ، در هر دو معنی، عرضه کرده است. دربعضی سنگنوشتههای باقیمانده به عربی، در شبهجزیره عربستان متعلق به پیش از اسلام، واژه تاریخ به معنای «ماه» (دوره گردش ماه به دور زمین) به کار رفته است
در عین حال، باید توجه داشت که مسلمانان، تا پیش از وضع گاهشماری هجری قمری، از واژه عَدَّ نیز برای شمارش روزها و تعیین تاریخ استفاده میکردهاند (برای آگاهی ازحدیثی به روایت سهلبن سعد که متضمن استفاده از این واژه به معنای تاریخ است در1316 ش، سید حسن تقیزاده در نخستین چاپ کتابگاهشماری در ایران قدیم، برای جلوگیری از خلط معانی گوناگونی که واژه تاریخ در زبان فارسی دارد، واژه گاهشماری را برای دانش شناسایی زمان و وقت (معرفه المواقیت) وضع و پیشنهاد نمود. بر این اساس، واژههای گاهنامه و گاهشمار نیز در زبان فارسی ابداع و رایج شدند.
واژهشناسی تقویم، از ماده قوم، در لغت به معنایتصحیح کردن است و معانی اصطلاحی متعددی دارد از جمله معانی تقویم در زبان فارسی اینهاست: «زمان وقوع پدیده یا حادثهای نسبت بهیک مبدأ معین»و نیز«دفتری (خطی یا چاپی) حاوی اطلاعات زمانی ـ نجومی یک دوره یک ساله». در این مقاله، برای مفهوم نخست از واژه گاهشماری، […]
سابقه تهیه دفترهایی حاوی اطلاعات نجومی به قرون اولیه اسلامی بازمیگردد. در این دفترها درباره وضع خورشید در هریک از صورتهای فلکی منطقهالبروج در یک دوره یک ساله و تخمین محل واقعی سیارات و ماه در همین دوره زمانی مطالبی میآمده و فهرستی از نام ماههای سال در چند گاهشماری مختلف و نیز پارهای دانستنیهای نجومی و احکام نجومی ذکر میشده است. به این دفترها، تقویم، دفترالسَّنه و دفتر سال میگفتند.
ابنیونس از یک دفترالسَّنه، متعلق به ثابتبن قرّه، نام برده اما در هیچیک از فهرستهایی که از آثار ثابتبن قرّه تهیه شده، به این رساله اشارهای نشده است. البته رساله فی سَنه الشمسثابت، بر آشنایی غرب با گاهشماری جهان اسلام تأثیر مهمی داشت.
ساختار این تقویمها عموماً از شکل واحدی، بر اساس بررسی موقعیت خورشید در صورتهای فلکی منطقهالبروج، پیروی میکرد و بر اساس محل قرار گرفتن خورشید در هر یک از این صورتهای فلکی ــ که خود بر مبنای وسطالشمس و تعدیلالشمس محاسبه میشد ــ و با ورود خورشید به صورت فلکی حمل (موقعیت اعتدال بهاری) تنظیم میشد. این تقویمها عموماً الگوی واحدی داشتهاند که شامل سیزده ستون بوده است. در چند ستون اول، در جدولهای متعدد و متوازی، موقعیت روز هفته به هنگام اعتدال بهاری، روز ماه در سالهجری قمری ناظر به روز اعتدال بهاری، و روز ماه در هر یک از گاهشماریهای مهم جهان اسلام (یعنی سلوکی و یزدگردی) تعیین میشد. در ستونهای بعدی، که تعداد آنها بسته به نیت یا ذوق تقویمنویس متغیر بود، موقعیت سیارات بر اساس درجه و دقیقه در روزهای سال، جدولهایی برای موقعیت ماه و اطلاعات دیگری چون موقعیت روزهای هر گاهشماری بسته به جشنها یا عزاداریها، هنگام رؤیت هلال و هنگام ظهر شرعی در شهرهای گوناگون درج میشد. در آخرین قسمتها، اگر خورشیدگرفتگی یا ماهگرفتگی در آن سال پیشبینی میشد، اطلاعات مربوط به آنها نیز درج میگردید؛ به سبب نحس دانستن این دو پدیده، ذکر آنها در صفحه اول تقویم جایز نبود.
در قرون بعد نیز شکل و ساختار تقویمهای استخراجی با آنچه ابوریحان بیرونی آن را شرح داده تفاوت چندانی نکرد و بسته به مورد یا موقعیت خاص، عوامل جزئی دیگری نیز در این تقویمهای جدید ثبت شد. کتابهایی که در قرون بعدی به عنوان راهنمای تهیه تقویمها تهیه شدند، بندرت چیزی بیش از آنچه ابوریحان بیرونی بدان پرداخته بیان میکنند؛ از جمله، آنچه نصیرالدین طوسی (سی فصل، فصلهای یک تا ده) درباره مطالبی که در تقویمها باید ثبت شوند نوشته، عملاً بسط آن چیزی است که ابوریحان بیرونی گفته، با افزودن مختصر دانستههایی که پس از ابوریحان بیرونی در سرزمینهای اسلامی درباره تقویمها رواج یافته است. شاردن نیز صورت تفصیلی و جزء به جزء یکی از این تقویمها را، که در دوره صفوی در ایران تهیه میشد، توضیح داده و انواع گاهشماریهایی را که در این تقویمها درج میشده، بر شمرده است.
مهمترین تقسیمبندیای که در دوره صفوی در ایران درباره تقویمها وجود داشته، تقسیم آنها به تقویمهای تام و غیرتام بوده که بر اساس آن، تقویم تام کاملترین صورت استخراج تقویمها و شامل انواع گاهشماریها و اطلاعات نجومی و احکام نجومی بوده که در آن زمان امکان محاسبه آنها وجود داشته است. ولی در تقویم غیرتام مثلاً محاسبات مربوط بهتعیین مدخل (روز اول) و مشخصات سال در گاهشماری دوازده حیوانی ارائهنمیشده است .
در دوره قاجار، بویژه در زمان حکومت ناصرالدینشاه (1264ـ 1313)، به دو علت (ورود علوم جدید از جمله ستارهشناسی جدید، و رواج صنعت چاپ در ایران) در نحوه استخراج و تکثیر تقویمها تغییرات مهمی پدید آمد. در 1277/1239 ش ناصرالدینشاه به استخراج کنندگان تقویمهای سالانه دستور داد که خرافات را به تقویمهای استخراجی وارد نکنند (اعتمادالسلطنه، ص 129) و در 1291 /1253ش به محمد حسنخان اعتمادالسلطنه (متوفی 1313) دستور داد که تقویم سالانه استخراج کندو اعتمادالسلطنه نیز واژه «سالنامه» را برای این تقویمها وضع کرد. همچنین به فرمان ناصرالدینشاه، برای جلوگیری از بروز تشتت، فقط تقویمهای استخراجی عبدالغفار نجمالملک اصفهانی (مشهور به نجمالدوله، ستارهشناس عهد قاجار، متوفی1326) اجازه چاپ یافت. در تقویمهای استخراجی عبدالغفار آگاهیهای نجومی و احکام نجومی متعددی وجود دارد؛ از جمله انواع گوناگون گاهشماریها (شامل هجری شمسی، هجری قمری، میلادی، سلوکی/ رومی، یزدگردی، غازانی، محمدشاهی و یهودی)، جدولهای مختصر قبلهیابی، جدولهای رؤیت هلال، انواع «اختیارات» سال و ماه از دید احکام نجومی و برای هر روز خاص از سال، موقعیت ماه و سیارات، و جدول کوچکی برای دانستن اوقات مناسب استخاره در طول هفته.
تشتت و ناهمگونیِ تقویمهای استخراجی با دستور ناصرالدینشاه بر طرف نشد. سالها بعد، برای جلوگیری از بروز اشتباه در تقویمهای استخراجی، هیئتی متشکل از چند تن از صاحبنظران مأموریت یافت تا تقویمها را بررسی و بهترین آنها را برای چاپ و انتشار در سراسر کشور انتخاب کند. اسنادی از فعالیتهای این هیئت در فاصله سالهای 1309 تا 1331 ش وجوددارد . در 1307ش، سید جلالالدین طهرانی توانست موافقت وزارت معارف وقت را برای استفاده از کلمه «گاهنامه»، اختصاصاً برای تقویمهای منتشر شده خود، جلب نماید .
تهیه تقویمهایی با سبک و سیاق مورد اشاره ابوریحان بیرونی با نام تقویمهای نجومی همچنان در ایران ادامه دارد.
در اروپا نمونههایی از تقویمهای رایج در سرزمینهای اسلامی و رسالههای مختلف درباره استخراج تقویم و چگونگی ساختار آنها ترجمه و منتشر شد در 1649 میلادی، جان گریوز بخشی از کتابی ناشناس درباره تقویم به زبان فارسی را به لاتینی ترجمه و به همراه متن اصلی در لندن منتشر کرد. اینکتاب بخشی است از رسالهای درباره چگونگی استفاده از خلاصهنویسیهای رایج در انواع تقویمها، بر اساس حساب جمل و اختصارات مربوط به خورشید، سیارات و اصطلاحات نجومی. یکی از کهنترین تقویمهای رایج در کشورهای اسلامیکه در غرب ترجمه و منتشر شده، تقویم سال 609 جلالی/1687 میلادی است که ماتیاس بکیو آن را ترجمه و به همراه اصل فارسی در 1695 میلادی در آلمان منتشر کرد.
گاهنامه/ تقویم سابقه تهیه دفترهایی حاوی اطلاعات نجومی به قرون اولیه اسلامی بازمیگردد. در این دفترها درباره وضع خورشید در هریک از صورتهای فلکی منطقهالبروج در یک دوره یک ساله و تخمین محل واقعی سیارات و ماه در همین دوره زمانی مطالبی میآمده و فهرستی از نام ماههای سال در چند گاهشماری مختلف و نیز […]
گاهنامه/ تقویم سابقه تهیه دفترهایی حاوی اطلاعات نجومی به قرون اولیه اسلامی بازمیگردد. در این دفترها درباره وضع خورشید در هریک از صورتهای فلکی منطقهالبروج در یک دوره یک ساله و تخمین محل واقعی سیارات و ماه در همین دوره زمانی مطالبی میآمده و فهرستی از نام ماههای سال در چند گاهشماری مختلف و نیز […]
تقویم هجری قمری تقویم هجری قمری، چهارده قرن تقویم دینی مسلمانان جهان بوده است. از آنجا که قسمت عمده وقایع دینی و ملی تاریخمان بر اساس تقویم هجری قمری ضبط و ثبت شده، از این رو آشنایی با این تقویم، بسیار مهم است. تاریخ نویسان و سایر پژوهشگران درباره چگونگی پیدایی و سیر تحول تقویم […]