کاهگل ملاتی است که در معماری ایران به خصوص در مناطق کویر مرکزی ایران به کار میرود. کاهگل در قالب تناسبات دلپذیر ترکیب با کاشى، چوب و یا سنگ و مصالحى مشابه ترکیب شده و معماران ایرانى از آنها براى تزیین ساختمانها کمک گرفته اند. رنگ دلنشین کاهگل نه تنها زیبایى فوق العاده اى به شهر ایرانى مى داده بلکه بر زندگى مردم روشنى و رنگ بخصوصى مى پاشیده است. معماران تیز هوش از گرمى رنگ کاهگل براى متن تزیینات دیوارى داخل بنا نیز استفاده کرده اند. دیوار حیاطهاى داخلى را از بهترین خمیر سرخ فام پوشانیده و بر آن با خطوط برجسته ی گچ نقشهاى هندسى انداخته اند و یا آن را به داخل هشتىهاى ورودى کشیده و بر آن نقشهاى تصویرى ساخته اند. رنگ کاهگل نور شدید و گاه زننده ی آفتاب سرزمین ما را براى ساکنان آن مطبوع نموده و در گرم ترین فصل سال برگشت اشعه ی خورشید و حرارت آن را از روى بامها و یا دیوارهاى کاهگلى به حداقل رسانیده است.
اما کاهگل سنتی و طبیعی مشکلات خاص خود را دارد که سبب میشود اجرا و استفاده و نگهداری آن سخت شده و توجیح اقتصادی نداشته باشد.
•خشکی و کاهش عمر در اثر قرارگرفتن در معرض نور خورشید.
•جذب آلودگی های محیطی و کثیف و کدر شدن ظاهر آن.
•مقاومت کم و کاهش عمر در اثر شرایط جوی مانند بارندگی.
•ایجاد گرد و خاک در محیط.
•ریزش مواد تشکیل دهنده.
•چسبندگی نسبتا پایین با توجه به مواد اولیه.
•هزینه بالای اجرا و نگهداری.
•زمان اجرای طولانی.
•محدودیت زمانی در اجرا (در ماه های سرد سال امکان اجرا وجود ندارد).
دانش فنی پیشین:
بنده با بیش از 10 سال سابقه در تولید رنگ های صنعتی و ساختمانی، چسب های کامپوزیت و اجرای دکوراسیون داخلی و همچنین تولید عایق پلیمری، اپوکسی دوقلو، کفپوش اپوکسی و پلی یورتان، پوشش محافظ نما و … از یک سو و اجرای آنها در کنار اجرای دکوراسیون داخلی، جهت بهینه سازی محصولات و تهیه فورمولاسیون های جدید به منظور رفع مشکلات محصولات و مواد اولیه موجود اقدام به تحقیق و طراحی محصولات جدید از جمله کاهرنگ کرده ام.
دانش موجود:
کاهرنگ برپایه رزین سیلیکونی با فیلرهای سیلیکاتی تولید داخل (متناسب با مناطق مختلف ایران) طراحی و تولید شده. در بافت آن از کاه طبیعی استفاده شده و حلال آن آب می باشد.
•استفاده 50 درصدی از رزین سیلیکونی به جای گل سبب شده محصول نهایی در ضخامت کم، انعطاف پذیری بالایی داشته باشد.
•استفاده از فیلرهای سیلیکاتی باعث قوام و ضدسایش بودن محصول نهایی میگردد.
•استفاده از کاه بافت مورد نظر که کاملا شبیه کاهگل هست را ایجاد می نماید.
•وجود آب به عنوان حلال علاوه بر سازگاری با محیط زیست سبب ایجاد رنگی بدون بو و غیر سمی و ارزان میگردد.
•عدم استفاده از گل رس سبب اجرای آسان و عدم ترک خوردگی محصول نهایی پس از خشک شدن میگردد.
اشکال، نقشه ها، نمودارها:
مزایای اختراع:
از ویژگیهای آن ضد آب و مقاوم به نور UV خورشید بودن و اجازه تنفس دادن به سطح زیرین است. درساخت این کاهگل از مواد نانو سیلیکون استفاده شده که باعث خود تمیز شوندگی آن میشود و خواص آب بندی و عایقی آنرا افزایش میدهد.
•انعطاف پذیری.
•سرعت در اجرا.
•آسانی در اجرا.
•بی بو بودن.
•دوستدار محیط زیست.
•سریع خشک شدن.
•چسبندگی بالا.
•قیمت مناسب.
روش اجرایی برای به کار گیری:
کاهرنگ بسیار آسان و سریع قابل اجرا میباشد. به وسیله قلمو و یا کنیتکس پاش قابل اعمال روی هر سطحی می باشد و سرعت خشک شدن بستگی به دمای محیط بین 10 الی 30 دقیقه می باشد.
کاربرد صنعتی اختراع:
جایگزین مناسب برای سیمگل و کاهگلهای سنتی که با آب شسته میشوند و باعث ایجاد گرد و خاک ناخواسته در محیط میگردند. مناسب برای محیطهای خانگی بالاخص دکوراسیون دیوارهای داخلی منزل و همچنین مناسب بازسازی ابنیههای تاریخی و خلق نماهای سنتی مشابه مناطق کویری.
عنوان اختراع: کاهگل پلیمری (کاهرنگ)
زمینه فنی اختراع: شیمی
مشکل فنی و بیان اهداف اختراع:
کاهگل ملاتی است که در معماری ایران به خصوص در مناطق کویر مرکزی ایران به کار میرود. کاهگل در قالب تناسبات دلپذیر ترکیب با کاشى، چوب و یا سنگ و مصالحى مشابه ترکیب شده و معماران ایرانى از آنها براى تزیین ساختمانها کمک گرفته اند. رنگ دلنشین کاهگل نه تنها زیبایى فوق العاده اى به شهر ایرانى مى داده بلکه بر زندگى مردم روشنى و رنگ بخصوصى مى پاشیده است. معماران تیز هوش از گرمى رنگ کاهگل براى متن تزیینات دیوارى داخل بنا نیز استفاده کرده اند. دیوار حیاطهاى داخلى را از بهترین خمیر سرخ فام پوشانیده و بر آن با خطوط برجسته ی گچ نقشهاى هندسى انداخته اند و یا آن را به داخل هشتىهاى ورودى کشیده و بر آن نقشهاى تصویرى ساخته اند. رنگ کاهگل نور شدید و گاه زننده ی آفتاب سرزمین ما را براى ساکنان آن مطبوع نموده و در گرم ترین فصل سال برگشت اشعه ی خورشید و حرارت آن را از روى بامها و یا دیوارهاى کاهگلى به حداقل رسانیده است.
اما کاهگل سنتی و طبیعی مشکلات خاص خود را دارد که سبب میشود اجرا و استفاده و نگهداری آن سخت شده و توجیح اقتصادی نداشته باشد.
•خشکی و کاهش عمر در اثر قرارگرفتن در معرض نور خورشید.
•جذب آلودگی های محیطی و کثیف و کدر شدن ظاهر آن.
•مقاومت کم و کاهش عمر در اثر شرایط جوی مانند بارندگی.
•ایجاد گرد و خاک در محیط.
•ریزش مواد تشکیل دهنده.
•چسبندگی نسبتا پایین با توجه به مواد اولیه.
•هزینه بالای اجرا و نگهداری.
•زمان اجرای طولانی.
•محدودیت زمانی در اجرا (در ماه های سرد سال امکان اجرا وجود ندارد).
دانش فنی پیشین:
بنده با بیش از 10 سال سابقه در تولید رنگ های صنعتی و ساختمانی، چسب های کامپوزیت و اجرای دکوراسیون داخلی و همچنین تولید عایق پلیمری، اپوکسی دوقلو، کفپوش اپوکسی و پلی یورتان، پوشش محافظ نما و … از یک سو و اجرای آنها در کنار اجرای دکوراسیون داخلی، جهت بهینه سازی محصولات و تهیه فورمولاسیون های جدید به منظور رفع مشکلات محصولات و مواد اولیه موجود اقدام به تحقیق و طراحی محصولات جدید از جمله کاهرنگ کرده ام.
دانش موجود:
کاهرنگ برپایه رزین سیلیکونی با فیلرهای سیلیکاتی تولید داخل (متناسب با مناطق مختلف ایران) طراحی و تولید شده. در بافت آن از کاه طبیعی استفاده شده و حلال آن آب می باشد.
•استفاده 50 درصدی از رزین سیلیکونی به جای گل سبب شده محصول نهایی در ضخامت کم، انعطاف پذیری بالایی داشته باشد.
•استفاده از فیلرهای سیلیکاتی باعث قوام و ضدسایش بودن محصول نهایی میگردد.
•استفاده از کاه بافت مورد نظر که کاملا شبیه کاهگل هست را ایجاد می نماید.
•وجود آب به عنوان حلال علاوه بر سازگاری با محیط زیست سبب ایجاد رنگی بدون بو و غیر سمی و ارزان میگردد.
•عدم استفاده از گل رس سبب اجرای آسان و عدم ترک خوردگی محصول نهایی پس از خشک شدن میگردد.
اشکال، نقشه ها، نمودارها:
مزایای اختراع:
از ویژگیهای آن ضد آب و مقاوم به نور UV خورشید بودن و اجازه تنفس دادن به سطح زیرین است. درساخت این کاهگل از مواد نانو سیلیکون استفاده شده که باعث خود تمیز شوندگی آن میشود و خواص آب بندی و عایقی آنرا افزایش میدهد.
•انعطاف پذیری.
•سرعت در اجرا.
•آسانی در اجرا.
•بی بو بودن.
•دوستدار محیط زیست.
•سریع خشک شدن.
•چسبندگی بالا.
•قیمت مناسب.
روش اجرایی برای به کار گیری:
کاهرنگ بسیار آسان و سریع قابل اجرا میباشد. به وسیله قلمو و یا کنیتکس پاش قابل اعمال روی هر سطحی می باشد و سرعت خشک شدن بستگی به دمای محیط بین 10 الی 30 دقیقه می باشد.
کاربرد صنعتی اختراع:
جایگزین مناسب برای سیمگل و کاهگلهای سنتی که با آب شسته میشوند و باعث ایجاد گرد و خاک ناخواسته در محیط میگردند. مناسب برای محیطهای خانگی بالاخص دکوراسیون دیوارهای داخلی منزل و همچنین مناسب بازسازی ابنیههای تاریخی و خلق نماهای سنتی مشابه مناطق کویری.
حق زندگی، ایجاد امکانات یا استفاده از امکانات موجود برای زندگی بهتر جزو حقوق اولیه انسانهاست. از آدمای واقعی با نیازهای واقعی نمیشه انتظار ساخت جامعه آرمانی داشت. گذشت و حماسه راهیه که انسانهای والا برای رسیدن به هدف و آرمانی والاتر از زندگی، "انتخاب" میکنن. پس انتظار اینکه مردمی از حقوق اولیه و رفاه بگذرن و راه گذشت و حماسه رو پیش بگیرن برای رسیدن به هدفی که لزوما هدف اونها نیست انتظاری بیش از حده.
تلاش برای ساخت جامعه آرمانی از آدمای واقعی بزرگترین شکستهای تاریخ بشریت رو رقم زده. هدایت میگه وعده مدینه فاضله بهترین بهانه برای جهنم کردن دنیاست. هیتلر، مارکس، لنین، مائو، صدام و بقیه رهبران تمامیت خواه و حتی دیکتاتورهایی مثل غذافی قصد نابودی کشور، جامعه و دنیا رو نداشتن فقط آدمای توتالیته ای بودن که از جامعه انتظار داشتن یکدست بشن، از تفاوتها و خواسته هاشون بگذرن و گرد آرمان اونها جمع شن اما وقتی میفهمیدن اشتباه کردن بجای قبول اشتباه با زور و حذف سعی میکردن مردم رو یکدست کنن.
اما کندوان، بعضی از سازه های کندوان حدود هفت هزار سال قدمت دارن و شش ماه در سال اونجا یخبندان هست لذا طبیعیه که مردمش تمایل داشته باشن از مصالح بهتر و پنجره های آلومینیومی و دو جداره استفاده کنن. کندوان یه شهر با نمادهای مذهبی نیست که مورد عنایت حکومت باشه سالهاس ساکنینش از کمبود امکانات در رنجن و اگر از تیر برق کابلی هم کشیده باشن تا برخی نیازهای اساسیشون رو رفع کنن حق مسلمشونه.
اینها و موارد مشابه توجیهی برای تغییر بافت یک شهر تاریخی و نادیده گرفتن و از بین بردن آثار تاریخی نیست. مقدمه ای بود تا بگم نمیشه مجبورشون کرد و یا ازشون انتظار داشت که چون بواسطه جبر جغرافیا اونجا دنیا اومدن باید ریاضت بکشن تا زمانی که ما از زندگیشون بازدید میکنیم لذت ببریم و یا در مورد عرق ملی و حس ناسیونالیستی با مردمی حرف زد که از سطح آموزش و فرهنگ که بگذریم، سخت درگیر تامین کف خواسته ها برای ادامه حیات هستن.
سالهاست به سبب سیاست و آموزش غلط، چیزی که ما رو کنار هم نگهداشته ملی گرایی نیست. کورد و تورک و بلوچ و عرب هرکدوم از یه گوشه قصد جدایی دارن، اونچه که تا کنون مانع شده دیکتاتوری و زور هست. اتفاقاتی که از دوره گورباچف به بعد در شوروی افتاده عینا تو کشور ما تکرار میشه.
خب! چاره چیه؟ بذاریم خراب بشه و از بین بره؟ نه معلومه که نه. هرکدوم از ما در قبال این مسئله مسئولیم. اما به روش علمی و با قبول واقعیت. گلایه کردن بدون تحلیل دقیق و واقعی از مشکل و بدون ارائه پیشنهاد، هرگز راهکار و حلال مشکلات نبوده و نیست. ما تنها کشور تاریخی دنیا نیستیم. استفاده از تجربیات دیگران و بومی سازی راه کارشون میتونه برای حل مشکل کمکمون کنه.
زندگی در لندن به جهت تمرکز و تراکم بالا، تقریبا دوبرابر زندگی تو سایر شهرهای انگلیس هزینه داره، بیشتر نیروی کار لندن از شهرهای دیگه میان و برمیگردن اما کسی حق نداره تو بافت تاریخیش برج بسازه یا ارتفاعش رو افزایش بده، حتی اگر مالکش باشه. نقشه، مصالح و رنگ پیشنهادی رو به کمسیون تخصصی که صرفا برای اینکار تشکیل شده ارائه میکنن و اونها با در نظر گرفتن قوانین و نهایت انعطاف نسبت به اینکه در مورد حق اولیه یک انسان دارن تصمیم میگیرن، نقشه رو تایید یا رد میکنن.
این پروسه تو کشور ما توسط افراد بدون تخصص و غیر شایسته اداره میشه که برای رعایت قوانین بجای عرق ملی فکر نگهداشتن سمتشون و بجای انسانیت در تصمیم گیری به فکر منافع مالی و ... هستن.
دولت وظیفه تامین نیازهای اولیه و آموزش این افراد رو داره تا علاوه بر حفظ ظاهر شهر، از تکنولوژی روز برای رفع نیازهای اولیشون از قبیل روشن و گرم نگهداشتن خونه استفاده کنن. با فرض فراهم شدن نیازهای اولیه، هنوز باید ریاضت بکشن و دلیلی قوی برای این کار لازمه. قبل از هر چیز اعطای اولویت و تسهیلات جهت استفاده از شرایطی هست که بواسطه توریستی بودن شهر شامل حالشون شده مثل امکان ارایه خدمات به توریستها، غذاخوریهای کوچیک سنتی، تبدیل برخی مکانهای مسکونی به هاستل و اقامتگاههای بوم گردی، واگذاری بنگاههای اقتصادی و استخدام نیروی کار بومی در مشاغلی که بواسطه توریستی بودن منطقه و در جواب نیاز بازار مصرف به وجود اومده و ... که میتونه انگیزه ایجاد کنه.
دولت و نهادهای مسئول باید با تقویت و تشویق مردم به گردشگری و تبلیغ و جذب گردشگر خارجی و ایجاد امکانات آموزشی و بهداشتی، وعده آینده بهتر رو به خودشون و نسل بعدشون بدن. نمیتونیم به فکر امکانات رفاهی خانوادمون و یا تحصیلشون خارج از کشور باشیم و از مردم دیگه ای بخواهیم از خود و خانوادشون بگذرن، فداکاری کنن و آثار باستانی برای ما حفظ کنن. علاوه بر این بومی های منطقه که امتیازها هنوز دلیل قانع کننده ای براشون نیست، باید بتونن ملکشون رو به قیمتی معقول که امکان زندگی در شهر دیگه رو بهشون میده به مزایده بذارن و یا به میراث بفروشن.
اما اتفاقی که در واقعیت افتاده اینه که امتیازها و اولویتها به مردم بومی تعلق نمیگیره و مشارکتی در مزایا ندارن و فقط مضرات نصیبشون شده، مردمی هم که نتونستن تحمل کنن و ترک کردن با قیمتهای ناچیز واگذار کردن به افراد متمول که به قصد ییلاق قشلاق اونجا میرن.
کاری که وظیفه مردم هست، حمایت از گردشگری داخلی با تبلیغ و انتشار عکس و ویدئو هست و مهمتر از اون خرید صنایع دستی، تولیدات و محصولات بومیان منطقه و کمک به اقتصادشونه. آموزش و فرهنگسازی برای گردشگری سالم با کمترین آسیب به آثار و ساختار منطقه، تشکیل ان جی او، اطلاع رسانی و تماس و درخواست از مقامات مسئول هم یکی از این راه هاست.
حق زندگی، ایجاد امکانات یا استفاده از امکانات موجود برای زندگی بهتر جزو حقوق اولیه انسانهاست. از آدمای واقعی با نیازهای واقعی نمیشه انتظار ساخت جامعه آرمانی داشت. گذشت و حماسه راهیه که انسانهای والا برای رسیدن به هدف و آرمانی والاتر از زندگی، "انتخاب" میکنن. پس انتظار اینکه مردمی از حقوق اولیه و رفاه بگذرن و راه گذشت و حماسه رو پیش بگیرن برای رسیدن به هدفی که لزوما هدف اونها نیست انتظاری بیش از حده.
تلاش برای ساخت جامعه آرمانی از آدمای واقعی بزرگترین شکستهای تاریخ بشریت رو رقم زده. هدایت میگه وعده مدینه فاضله بهترین بهانه برای جهنم کردن دنیاست. هیتلر، مارکس، لنین، مائو، صدام و بقیه رهبران تمامیت خواه و حتی دیکتاتورهایی مثل غذافی قصد نابودی کشور، جامعه و دنیا رو نداشتن فقط آدمای توتالیته ای بودن که از جامعه انتظار داشتن یکدست بشن، از تفاوتها و خواسته هاشون بگذرن و گرد آرمان اونها جمع شن اما وقتی میفهمیدن اشتباه کردن بجای قبول اشتباه با زور و حذف سعی میکردن مردم رو یکدست کنن.
اما کندوان، بعضی از سازه های کندوان حدود هفت هزار سال قدمت دارن و شش ماه در سال اونجا یخبندان هست لذا طبیعیه که مردمش تمایل داشته باشن از مصالح بهتر و پنجره های آلومینیومی و دو جداره استفاده کنن. کندوان یه شهر با نمادهای مذهبی نیست که مورد عنایت حکومت باشه سالهاس ساکنینش از کمبود امکانات در رنجن و اگر از تیر برق کابلی هم کشیده باشن تا برخی نیازهای اساسیشون رو رفع کنن حق مسلمشونه.
اینها و موارد مشابه توجیهی برای تغییر بافت یک شهر تاریخی و نادیده گرفتن و از بین بردن آثار تاریخی نیست. مقدمه ای بود تا بگم نمیشه مجبورشون کرد و یا ازشون انتظار داشت که چون بواسطه جبر جغرافیا اونجا دنیا اومدن باید ریاضت بکشن تا زمانی که ما از زندگیشون بازدید میکنیم لذت ببریم و یا در مورد عرق ملی و حس ناسیونالیستی با مردمی حرف زد که از سطح آموزش و فرهنگ که بگذریم، سخت درگیر تامین کف خواسته ها برای ادامه حیات هستن.
سالهاست به سبب سیاست و آموزش غلط، چیزی که ما رو کنار هم نگهداشته ملی گرایی نیست. کورد و تورک و بلوچ و عرب هرکدوم از یه گوشه قصد جدایی دارن، اونچه که تا کنون مانع شده دیکتاتوری و زور هست. اتفاقاتی که از دوره گورباچف به بعد در شوروی افتاده عینا تو کشور ما تکرار میشه.
خب! چاره چیه؟ بذاریم خراب بشه و از بین بره؟ نه معلومه که نه. هرکدوم از ما در قبال این مسئله مسئولیم. اما به روش علمی و با قبول واقعیت. گلایه کردن بدون تحلیل دقیق و واقعی از مشکل و بدون ارائه پیشنهاد، هرگز راهکار و حلال مشکلات نبوده و نیست. ما تنها کشور تاریخی دنیا نیستیم. استفاده از تجربیات دیگران و بومی سازی راه کارشون میتونه برای حل مشکل کمکمون کنه.
زندگی در لندن به جهت تمرکز و تراکم بالا، تقریبا دوبرابر زندگی تو سایر شهرهای انگلیس هزینه داره، بیشتر نیروی کار لندن از شهرهای دیگه میان و برمیگردن اما کسی حق نداره تو بافت تاریخیش برج بسازه یا ارتفاعش رو افزایش بده، حتی اگر مالکش باشه. نقشه، مصالح و رنگ پیشنهادی رو به کمسیون تخصصی که صرفا برای اینکار تشکیل شده ارائه میکنن و اونها با در نظر گرفتن قوانین و نهایت انعطاف نسبت به اینکه در مورد حق اولیه یک انسان دارن تصمیم میگیرن، نقشه رو تایید یا رد میکنن.
این پروسه تو کشور ما توسط افراد بدون تخصص و غیر شایسته اداره میشه که برای رعایت قوانین بجای عرق ملی فکر نگهداشتن سمتشون و بجای انسانیت در تصمیم گیری به فکر منافع مالی و ... هستن.
دولت وظیفه تامین نیازهای اولیه و آموزش این افراد رو داره تا علاوه بر حفظ ظاهر شهر، از تکنولوژی روز برای رفع نیازهای اولیشون از قبیل روشن و گرم نگهداشتن خونه استفاده کنن. با فرض فراهم شدن نیازهای اولیه، هنوز باید ریاضت بکشن و دلیلی قوی برای این کار لازمه. قبل از هر چیز اعطای اولویت و تسهیلات جهت استفاده از شرایطی هست که بواسطه توریستی بودن شهر شامل حالشون شده مثل امکان ارایه خدمات به توریستها، غذاخوریهای کوچیک سنتی، تبدیل برخی مکانهای مسکونی به هاستل و اقامتگاههای بوم گردی، واگذاری بنگاههای اقتصادی و استخدام نیروی کار بومی در مشاغلی که بواسطه توریستی بودن منطقه و در جواب نیاز بازار مصرف به وجود اومده و ... که میتونه انگیزه ایجاد کنه.
دولت و نهادهای مسئول باید با تقویت و تشویق مردم به گردشگری و تبلیغ و جذب گردشگر خارجی و ایجاد امکانات آموزشی و بهداشتی، وعده آینده بهتر رو به خودشون و نسل بعدشون بدن. نمیتونیم به فکر امکانات رفاهی خانوادمون و یا تحصیلشون خارج از کشور باشیم و از مردم دیگه ای بخواهیم از خود و خانوادشون بگذرن، فداکاری کنن و آثار باستانی برای ما حفظ کنن. علاوه بر این بومی های منطقه که امتیازها هنوز دلیل قانع کننده ای براشون نیست، باید بتونن ملکشون رو به قیمتی معقول که امکان زندگی در شهر دیگه رو بهشون میده به مزایده بذارن و یا به میراث بفروشن.
اما اتفاقی که در واقعیت افتاده اینه که امتیازها و اولویتها به مردم بومی تعلق نمیگیره و مشارکتی در مزایا ندارن و فقط مضرات نصیبشون شده، مردمی هم که نتونستن تحمل کنن و ترک کردن با قیمتهای ناچیز واگذار کردن به افراد متمول که به قصد ییلاق قشلاق اونجا میرن.
کاری که وظیفه مردم هست، حمایت از گردشگری داخلی با تبلیغ و انتشار عکس و ویدئو هست و مهمتر از اون خرید صنایع دستی، تولیدات و محصولات بومیان منطقه و کمک به اقتصادشونه. آموزش و فرهنگسازی برای گردشگری سالم با کمترین آسیب به آثار و ساختار منطقه، تشکیل ان جی او، اطلاع رسانی و تماس و درخواست از مقامات مسئول هم یکی از این راه هاست.
وبگاه، تارگاه، تارنما، سایت یا وبسایت، مجموعهای از صفحات وب است که دارای یک دامنه اینترنتی یا زیر دامنه اینترنتی مشترکند و روی شبکه اینترنت قرار میگیرد. وب سایتها مزایای فراوانی را برای مدیران و صاحبان خود به همراه دارند که از مهمترین آنها میتوان به تأثیر سایت در اطلاع رسانی، بازاریابی، ایجاد قابلیتهای جدید تبلیغاتی، در دسترس بودن، فعالیت در خارج از مرزهای جغرافیایی و درآمد زایی اشاره کرد. انتخاب وب سایت مناسب علاوه بر افزایش درصد موفقیت در رسیدن به هدفی که به آن منظور ایجاد شده سبب کاهش هزینههای مالی و زمانی مدیریتی و نگهداری خواهد شد از اینسو انتخاب مناسبترین گزینه بسیار حائز اهمیت خواهد بود. برای مشاوره و راهنمایی رایگان با ما تماس بگیرید.
چگونه میتوان صاحب یک وب سایت شد؟
انتخاب و خرید یک نام دامنه مناسب: نام دامنه همان نام سایت است و پسوند دامنه بیانگر نوع سایت خواهد بود. به عنوان مثال: پسوندCom برای سایتهای تجاری و عمومی، پسوندNet برای شبکهها، پسوندOrg برای سازمانها و ارگانها، پسوند Info بانکهای اطلاعاتی استفاده میشوند.
انتخاب و خرید فضای میزبانی مناسب: میزبانی وب یا وب هُستینگ به مفهوم فراهم ساختن فضایی است که کاربر میتواند فایلهای وبگاه خود را در آن قرار دهد. توجه: برای جلوگیری از هرگونه احتمال خطر امنیتی و یا جلوگیری از مصرف منابع سرورها توسط سایتهای دیگر سرویسهاستینگ فقط به کارفرمایان و متقاضیان وبسایت تعلق میگیرد و قصد فروش جداگانه نداریم.
سفارش طراحی و یا برنامه نویسی وبسایت: طراحی وب به فناوری ساخت و راهاندازی صفحات وب گفته میشود.وب سایتها انواع مختلف دارند که براساس زبان برنامه نویسی و یا نوع استفاده و قابلیتهایی که دارند به گروههای مختلفی تقسیم میشوند.
قابلیتهای طراحی و برنامه نویسی ما:
طراحی استایل و قالبهای جذاب و خاص با استانداردCSS 3 .
طراحی سایتهای ثابت با استانداردHTML 5 .
برنامه نویسی وب سایتهای دینامیک به زبانهایASP.Net 4 وPHP 5 .
استفاده از اسکریپتهای Ajax, JQuery, Silverlight, Action Script, Java Script .
استفاده از بانکهای اطلاعاتیMS Access, MS SQL Server, MySQL ..
یه چیزی بگم؟ من از این اطلاعات و جدولا هیچی نفهمیدم، میشه خلاصه توضیح بدین؟
اگه نمیخاین محتوای سایتتون بیشتر از دو بار در سال تغییر کنه سایت استاتیک یا همون ثابت رو انتخاب کنین.
اگه تغییرات زیاد دارین سایت پویا یا داینامیک سفارش بدین.
اگه اصول سایتتون براساس انتشار محتوا و یا عضو گیری و اینجور چیزها دارین پرتال بهترین انتخاب براتون.
اگه خودتون، محصولتون و … اونقدر معروف هست که به گوگل و سرچ شدن اهمیت نمیدین فلش رو انتخاب کنین.
* تمدید سالیانه فقط شامل هزینه تمدید نام دامنه و فضای میزبانی میشود که سال اول رایگان است.
سایتهای ثابت (استاتیک)
مناسب برای افراد، سازمانها و شرکتهایی که بیش از دوبار در سال نیاز به ایجاد تغییرات عمده در سایت ندارند. این سایتها یکبار طراحی شده و اطلاعات مورد نیاز ثبت میگردد، پس از آن برای تغییرات عمده نیاز به یک طراح حرفهای یا نیمه حرفهای سایت است. از آنجا که حجم کمتری از کد در طراحی سایتهای ثابت استفاده میشود سرعت بارگذاری بالایی دارند. کاهش حجم کدها که باعث خوانایی بیشتر سایت توسط روباتهای جستجوگر میشود از یک سو و کاهش زمان بارگذاری از سوی دیگر سبب بهبود وضعیت از لحاظ امتیاز دهی موتورهای جستجو یا همان رنکینگ میشود. عدم امکان ایجاد تغییر توسط افراد عادی علاوه بر افزایش امنیت سبب بهرهمندی از گرافیک و ظاهری زیبا میشود چرا که همه چیز ثابت است از جمله متون و اندازه تصاویر و همچنین همه عناصر مکان مشخص و ثابتی دارند در نتیجه میتوان برای محل قرار گرفتن هر یک از اجزاء بهترین تصمیم را گرفت اما از طرفی نیز عدم امکان ایجاد تغییرات توسط افراد عادی سبب میشود تا امکان بروز رسانی سایت از صاحبان و مدیران سایت سلب شود.
سایتهای پویا (دینامیک(
مناسب برای افراد، سازمانها و شرکتهایی که به دفعات نیاز به ایجاد تغییرات دارند. محتوای سایتهای دینامیک بعد از طراحی توسط افراد عادی که دسترسی به سیستم مدیریت محتوای سایت را داشته باشند قابل تغییر است. در اینگونه از سایتها ابتدا اسکلت سایت توسط طراح ایجاد میشود و سپس محتوا توسط مدیران سایتها تغییر میکند مانند فرم قراردادی که یکبار توسط فردی ایجاد میشود و توسط افراد دیگری بارها تکمیل میشود، از این رو طراح نسبت به محل قرار گرفتن و اندازه دقیق متون، تصاویر و سایر عناصری که بعداً توسط مدیران سایتها تغییر میکند اطلاع ندارد و همه حالات را در نظر میگیرند، این کار سبب میشود تا حدودی از گرافیک و جلوه سایت کاسته شود. یکی از مزیتهای سایتهای دینامیک این است که هیچ محدودیتی برای ایجاد، تغییر یا حذف مطالب، تصاویر، صفحات و غیره وجود ندارد. با توجه به اینکه در سایتهای پویا از زبانهای برنامه نویسی پیشرفته استفاده میشود امکانات زیادی در آنها قابل ایجاد است مانند ایجاد صفحات هوشمند، فرمها و جستجوهای پیچیده. استفاده زیاد از کدها سبب کند شدن بارگذاری سایت و امتیاز آن در موتورهای جستجو میشود.
پرتالها (پورتال)
معمولاً پرتالها توسط سازمانها، گروهها و شرکتها خریداری میشوند. به دلیل نیاز به بروز رسانی بخشهای مختلف اداره آنها توسط یک فرد بسیار مشکل است مگر آنکه به چشم یک کار حداقل پاره وقت به آن نگاه شود. پرتالها سایتهای پویای جامعی هستند که چند هدف خاص را در یک سایت دنبال میکنند به عبارت دیگر مجموع چند سایت پویا که برای رسیدن به هدفی خاص در کنار هم قرار گرفتهاند را میتوان پرتال نامید. به عنوان مثال پرتال خبری میتواند از چند سایت دینامیک تشکیل شده باشد که هر یک امکانات خاصی چون عضو گیری، انتشار اخبار، انتشار تصاویر، نظر سنجی و سایر پلاگینها و ماژولها را در اختیار مدیران آن قرار دهد. تمام ویژگیهای یک سایت پویا میتواند در یک پرتال نیز صدق کند.
سایتی که رتبه خوبی نداشته باشد بودن و نبودنش تفاوتی ندارد. به مجموعه فعالیتهای تخصصی که بر روی وب سایت صورت میگیرد تا وب سایت در نتایج جستجو در رتبههای بالاتری قرار گیرد بهینه سازی وب سایت یا به اصطلاح سئو SEO میگویند. بهینه سازی سایت که یکی از روشهای اصلی بازاریابی اینترنتی محسوب میشود با بهبود وضعیت وب سایت در صفحه نتایج موتورهای جستجو، سبب افزایش بازدید کننده و نهایتا افزایش فروش و ارائه خدمات خواهد شد. سئو برای وبمسترها یکی از عوامل مهم و حیاتی بدست آوردن کاربران جدید از موتورهای جستجو و به خصوص گوگل است.
ارتقاء و بهینه سازی سایت سئوموتورهای جستجو بر اساس اطلاعات متفاوت و الگوریتمهای خاص خود امتیازی را به هر یک از صفحات سایت نسبت به یک کلمه کلیدی میدهند زمانی که کاربری خدمات، کالا یا موضوع خاصی را جستجو میکند با مراجعه به بانک اطلاعاتی خود لیستی از سایتهای مرتبط را جمع آوری و بر اساس امتیاز آنها را مرتب کرده و به کاربر نمایش میدهد. اکثر کاربران فقط به صفحه اول لیست توجه میکنند معمولاً نتیجه در همان صفحه اول یا دوم است و این اهمیت معرفی و بهینه سازی وب سایت در موتورهای جستجو را نشان میدهد.
عمده بازدید کنندگان سایت توسط موتورهای جستجو هدایت میشوند بنابراین نمیتوان نسبت به آنها بیتوجه بود. زمانی که یک سایت به اصطلاح آنلاین میشود با گذشت زمان خزندهها یا روباتهای موتورهای جستجوگر از سایت بازدید کرده و اطلاعات مورد نظر خود را استخراج و در بانک اطلاعاتی خود ثبت میکنند. موتورهای جستجو بر اساس اطلاعات متفاوت و الگوریتمهای خاص خود امتیازی را به هر یک از صفحات سایت نسبت به یک کلمه کلیدی میدهند زمانی که کاربری خدمات، کالا یا موضوع خاصی را جستجو میکند با مراجعه به بانک اطلاعاتی خود لیستی از سایتهای مرتبط را جمع آوری و بر اساس امتیاز آنها را مرتب کرده و به کاربر نمایش میدهد. اکثر کاربران فقط به صفحه اول لیست توجه میکنند معمولاً نتیجه در همان صفحه اول یا دوم است و این اهمیت معرفی و بهینه سازی وب سایت در موتورهای جستجو را نشان میدهد.
معرفی به موتورهای جستجو
ارائه نشانی سایت به موتورهای جستجو و FFAها علاوه بر ثبت اکثر صفحات سایت میتواند زمان ثبت آن را به یک یا دو هفته کاهش دهد. در این سرویس تلاش میشود تا موتورهای جستجوگر کلیه صفحات سایتهای موضوع قرارداد را حداقل یکبار در ماه و صفحات مهم آنها را حداقل یکبار در هفته بخوانند.
ثبت لینک در دایرکتوری ها
اصولاً دایرکتوریها سایتهایی هستند که مجموعهای از لینکهای سایتهای مختلف را با عناوین گوناگون و محتویات مختلف را در مجموعههایی مجزا برای سهولت دسترسی کاربران به انواع سایتها دسته بندی میکنند. بعد از موتورهای جستجو، لینکستانها و دایرکتوریها هستند که بیشترین تعداد بازدید کننده را به سایت هدایت میکنند. ثبت نشانی سایت در شاخه موضوعی مناسب باعث افزایش بازدید کننده میشود.
بهینه سازی صفحات
امتیاز یا رنکینگ هر صفحه نشان دهنده میزان ارتباط محتوای آن با یک کلمه کلیدی مشخص است. سازگار ساختن ساختار و محتوای سایت با الگوریتم موتورهای جستجو برای دستیابی به امتیاز بالاتر از جمله اهداف این فاز است. متناسب با کلمات انتخابی, کدها و محتوای صفحات سایت اصلاح , حذف و اضافه میگردد. تغییرات به وجود آمده با هماهنگی کارفرما بوده و در ظاهر گرافیکی و کارکرد سایت هیچ اختلالی به وجود نمیآید. البته مراحل بهینه سازی صفحات بسیار فراتر از موارد ذکر شده میباشد و خود شامل چندین فاز مختلف است که در این بحث نمیگنجد.
ثبت لینک در سایت ها و وبلاگ ها
یکی از معیارهای مهم موتورهای جستجوی بزرگ میزان لینکهایی است که به یک سایت از طرف سایتهای مشابه داده شده باشد که به آن اصطلاحاً محبوبیت لینک گفته میشود. بنا بر این با افزایش لینک میتوان رتبه سایت را نیز افزایش داد.
ثبت آگهی در نیازمندی ها
اغلب سایتهای نیازمندی محتوای زیادی را در خود گنجاندهاند به همین سبب از امتیاز زیادی نیز در موتورهای جستجو برخوردارند بنابراین ثبت در نیازمندیها سبب نمایش آنها در صفحات اول و دوم لیست موتورهای جستجو میشود.
ثبت لینک در انجمن ها
تالار گفتگو، فروم (به انگلیسی: forum) یا سُخَنگاه به برنامههای مبتنی بر وب گفته میشود که برای نگهداری بحثها و نوشتههای کاربرهای یک وبگاه به کار میروند. در تالار گفتگو معمولاً افراد سوالات خود را مطرح می کنند و سایر کاربران به این سوالات پاسخ می دهند. فرومها به واسطه بحثها و تبادل نظرهای انجام شده معمولاً کاربران بسیاری دارند که با ثبت لینک سایت در آنها میتوان از پتانسیل آنها نیز بهره برد.
ثبت لینک در شبکه های اجتماعی
افزایش حضور شبکههای اجتماعی در گوشیهای موبایل، رشد استفاده از دادههای اینترنتی و استقبال فزاینده از آگهیهای تبلیغاتی از سوی کاربران، تمایل شرکتهای تجاری را برای تبلیغات در این شبکهها توسعه داده است. استفاده از bookmarkهای شبکههای اجتماعی روش دیگری برای بالا بردن میزان بازدید از وب سایت است.
حمایت از تولید ملی با ملی گرایی اقتصادی متفاوته. ملی گرایی اقتصادی به نفع تولید کننده نیست چراکه انزوای بیشتر و از دست دادن بازار جهانی رو همراه داره، به نفع خریدار نیست چراکه حق انتخاب کمتری توی بازار غیر رقابتی داره و به نفع ملی هم نیست چراکه در تناقض کامل با اقتصاد آزاد هست. اگر چیزی رو تولید کنیم که بهتر و ارزانتر تولید میکنیم و اونچه که نمیتونیم رو از تولیدکنندهای که بهتر و ارزانتر تولید میکنه وارد کنیم نه تنها ضرر نمیکنیم بلکه پولدارتر هم میشیم.
حمایت کننده و تحریم کننده، انتظار حماسه دارن از بازار مصرف. برانگیختن عرق ملی و حس ناسیونالیستی موثر نیست همونطور که درمورد تحریم خودرو داخلی مؤثر نبود. از جامعه واقعی با آدما و نیازهای واقعی، نمیشه انتظار جامعه آرمانی داشت بخصوص که بی اعتماد، ناامید، سرخورده و سرکوب شده باشن.
احتمالاً این روزا وام و منابع زیادی با عنوان حمایت از کالای ایرانی اختصاص داده میشه و بازار و اقتصاد بیشتر از قبل سیاسی و امنیتی میشه اما با دستور و اجبار نمیشه، نیاز به دانش، تخصص، آزادی و البته تحمل ریاضت اقتصادی داره.
اینکه با عنوان حمایت از تولید ملی، از بازار مصرف انتظار داشته باشین تولیداتی با کیفیت پایین و قیمت بالا بخرن، در واقع حمایت از حماقت ملی و به هدر دادن سرمایه و منابع ملی هست.
ممنوعیت یا افزایش تعرفه واردات، سبب پیشرفت تولید ملی نمیشه، بلکه باعث افزایش قاچاق، افزایش فساد مالی، فرار مالیاتی، افزایش قیمت نهایی کالا و خروج ارز بیشتر بهواسطه عدم خرید مستقیم و عمده از تولیدکننده خارجی و نهایتاً کاهش قدرت خرید خریدار ایرانی میشه.
اول باید تعریف درستی از تولید ملی داشته باشیم و بعد درمورد حمایت از تولید صحبت کنیم. لزوماً تولید هرچیزی داخل کشور به نفع ملی ما نیست چه برسه به حمایت از تولیدش. ما باید چیزی تولید کنیم که با کیفیت بالاتر و قیمت پایینتر از بقیه میتونیم تولید کنیم.
تولیدی که دسترسی ارزان به مواد اولیه باکیفیت و دانش بومیش نداریم، حاصلش محصول گرون و بی کیفیت میشه و تحمیلش به خریدار با عنوان حمایت از کالای ایرانی این صنعت رو نجات نمیده، اگرهم بده صنعتی زیانده هست و تولیداتش، تولیدملی نیست و ضرر ملیه، آیندهای هم براش نمیشه متصور بود.
تولیداتی هم هستند که بواسطه یارانه انرژی، خلاء قوانین یا مالکیت سنتی منابع، تولید میشن. تولیدی که به محیط زیست صدمه میزنه و یا بعضی محصولات کشاورزی که تولیدشون آب فراوان نیاز داره با درنظر گرفتن خطر جدی کمبود منابع آب، حماقت ملی و خودکشی برنامه ریزی شده هست نه تولید ملی.
کاری که دولت در حمایت از کالای ایرانی میتونه انجام بده اینه که کاری انجام نده، درواقع کارهای اضافی رو دیگه انجام نده. وظیفه دولت حمایت از بازار آزاد، آزادسازی اقتصادی (در قالب لیبرالیسم)، سپردن وظایف به سازمانهای مردم نهاد و اتحادیههای صنفی و قبول مسئولیت مسائل کلان اقتصادیه.
حکومت باید قبول کنه اقتصاد برپایه عرضه و تقاضا کار میکنه. حل مسائل خرد اقتصادی به عهده سازمانهای مردم نهاد و اتحادیههاس. دولت مسئول قیمت گذاری روی پیاز، سیب زمینی، لبنیات، شویندهها و ... نیست و مردم هم مسئول زنده نگهداشتن بانکها، خودروسازها و صنایع زیانده از جیب خودش نیست.
اینکه قیمت محصولات با برند و کیفیت متفاوت، یکسان باشه، به نفع تولیدکننده و خریدار نیست. حذف کنترل قیمت اجازه میده تا تولیدکننده براساس هزینه، برند، توان تولید و تقاضای بازار قیمت بذاره و عرضه کنه و برای به دست آوردن بخش بزرگتری از بازار با تولیدکننده داخلی یا خارجی رقابت کنه.
وقتی قیمت کالا رو بجای عرضه و تقاضا، زور و دستور مشخص کنه، تولیدکننده توان استفاده از مواد اولیه با کیفیت و تولید محصول با کیفیت رو نداره، اگر هم داشته باشه دلیلی برای این کار نمبینه. از طرفی نیروی دولت صرف کنترل قیمت شده و توان و توجیه کافی برای کنترل کیفیت نداره.
هزینه نیروی کار، مواد اولیه و تولید همگام با تورم بیشتر میشه اما تولید کننده اجازه افزایش قیمت نداره تا مبادا به پروپاگاندای دولت صدمه وارد بشه، لذا حقوق، توان خرید و کیفیت زندگی نیروی کار کاهش پیدا میکنه و استقبال از سرمایه گذاری در تولید به جهت زیاندهی و ریسک بالا، کمتر میشه.
گزینهای جز بازسازی و آزادسازی اقتصادی وجود نداره و به تأخیر انداختنش به نفع هیچکس نیست. شوروی بازسازی اقتصادی (پرسترویکا) رو به قدری دیر شروع کرد که دچار رکود اقتصادی شدید و قحطی شده بود. کوبا و شیلی هم نوعی از آزادسازی نئولیبرالیسمی رو تجربه کردن که به معجزه شیلی معروف شد.
دولت نباید از صنایع زیانده حمایت کنه. ادامه حیات صنایع زیانده به نفع ملی نیست. ارائه آمار اشتغال صنایع توجیه کافی برای ادامه حیاتشون نیست برخی به قدری زیانده هستن که اگر تمام شاغلین اون خونه نشین بشن و از بیمه و خزانه حقوق بگیرن، بازهم ضرر کمتری به اقتصاد ملی وارد میشه.
حمایت از تولیدی که درآمدزایی نداره و با کمک دولت به حیاتش ادامه میده و مردم از جیبشون و گاها با جونشون مابه تفاوت قیمت و کیفیت رو میدن به نفع ما نیست. انگلیس تولیدکننده مطرح خودرو نیست و دیگه هیلمن تولید نمیکنه اما از اقتصادهای برتر دنیاس و مردمش خودرو باکیفیت آلمانی سوار میشن .
بزرگترین دشمن تولیدملی سیاست اشتباه دولت و حکومت هست و نه مردمی که رغبتی به خرید محصول بی کیفیت و گران برای حمایت از تولیدکننده داخلی ندارن بخصوص در شرایطی که تولیدکننده نیازی به رقابت، افزایش کیفیت، ارائه خدمات پس از فروش مناسب و یا پاسخگویی به مصرف کننده نمیبینه.
دولت باید به سمت تجارت آزاد بره، با کشورهای دیگه بصورت دو یا چند جانبه برای حذف عوارض واردت مذاکره کنه تا بازار مصرف بزرگتری برای تولیدات ایرانی و دسترسی مصرف کننده داخلی به محصولات باکیفیت و ارزان رو فراهم کنه. اینکار از فساد مالی، قاچاق و خروج ارز اضافی جلوگیری میکنه.
دولت و نهادهای شبه دولتی باید از سرمایه گذاری در صنایع خرد دست بکشند. وظیفه دولت سرمایه گذاری در زیرساختها و صنایع بالادستی هست. صنایع خرد رو باید به بخش خصوصی بسپره و یا با ایجاد ثبات سیاسی، ارائه طرحهای تشویقی و کاهش ریسک سرمایه گذاری اقدام به جذب سرمایه گذار خارجی کنن.
هیچ محصول و خدماتی عرضه و تولید نمیشه مگر اینکه تقاضا و بازار مصرفش وجود داشته باشه و ادامه حیات تولیدی که تقاضاش وجود نداره یا تولیدش با نیاز بازار هماهنگ نیست، سبب هدر رفت زمان و صدمه به اقتصاد میشه و هیچ توجیهی نداره.
میلیونها مصرف کننده و تولید کننده آزاد درخصوص نیازشون و نحوه رفع نیازشون اشتباه نمیکنن اما متخصص نیستن و امکانات قانونگذاری، نظارت و کنترل رو ندارن بنابراین وظیفه دولت نظارت بر رقابت و کنترل و بهینه سازی حداقل استانداردهای کیفی تولید محصول و ارائه خدمات هست.
در حمایت از تولید باید متوجه باشیم خرید کالا و خدمات یارانهای به ضرر ملی و شخصی ماست. مابه تفاوت رو بشل بدتری و به مقدار بیشتری پرداخت میکنیم. کنترل قیمت، ممکنه تورم رو مصنوعی پایین نگهداره اما رقابت و کیفیت رو نابود میکنه و باعث کاهش اشتغال، کاهش حقوق و کاهش قدرت خرید میشه. آزادسازی اقتصاد، موقتاً باعث افزایش تورم میشه اما تنها راه نجات از این وضعیته، اعتراضات دی ماه انتخابهای زیادی برای دولت نذاشته و قدرت ریسکش رو پایین آورده ولی معتقدم دولت هنوز پشتوانه و فرصت کافی برای این کار داره به شرط اینکه درست و شجاعانه عمل کنه.
حمایت از تولید ملی با ملی گرایی اقتصادی متفاوته. ملی گرایی اقتصادی به نفع تولید کننده نیست چراکه انزوای بیشتر و از دست دادن بازار جهانی رو همراه داره، به نفع خریدار نیست چراکه حق انتخاب کمتری توی بازار غیر رقابتی داره و به نفع ملی هم نیست چراکه در تناقض کامل با اقتصاد آزاد هست. اگر چیزی رو تولید کنیم که بهتر و ارزانتر تولید میکنیم و اونچه که نمیتونیم رو از تولیدکنندهای که بهتر و ارزانتر تولید میکنه وارد کنیم نه تنها ضرر نمیکنیم بلکه پولدارتر هم میشیم.
حمایت کننده و تحریم کننده، انتظار حماسه دارن از بازار مصرف. برانگیختن عرق ملی و حس ناسیونالیستی موثر نیست همونطور که درمورد تحریم خودرو داخلی مؤثر نبود. از جامعه واقعی با آدما و نیازهای واقعی، نمیشه انتظار جامعه آرمانی داشت بخصوص که بی اعتماد، ناامید، سرخورده و سرکوب شده باشن.
احتمالاً این روزا وام و منابع زیادی با عنوان حمایت از کالای ایرانی اختصاص داده میشه و بازار و اقتصاد بیشتر از قبل سیاسی و امنیتی میشه اما با دستور و اجبار نمیشه، نیاز به دانش، تخصص، آزادی و البته تحمل ریاضت اقتصادی داره.
اینکه با عنوان حمایت از تولید ملی، از بازار مصرف انتظار داشته باشین تولیداتی با کیفیت پایین و قیمت بالا بخرن، در واقع حمایت از حماقت ملی و به هدر دادن سرمایه و منابع ملی هست.
ممنوعیت یا افزایش تعرفه واردات، سبب پیشرفت تولید ملی نمیشه، بلکه باعث افزایش قاچاق، افزایش فساد مالی، فرار مالیاتی، افزایش قیمت نهایی کالا و خروج ارز بیشتر بهواسطه عدم خرید مستقیم و عمده از تولیدکننده خارجی و نهایتاً کاهش قدرت خرید خریدار ایرانی میشه.
اول باید تعریف درستی از تولید ملی داشته باشیم و بعد درمورد حمایت از تولید صحبت کنیم. لزوماً تولید هرچیزی داخل کشور به نفع ملی ما نیست چه برسه به حمایت از تولیدش. ما باید چیزی تولید کنیم که با کیفیت بالاتر و قیمت پایینتر از بقیه میتونیم تولید کنیم.
تولیدی که دسترسی ارزان به مواد اولیه باکیفیت و دانش بومیش نداریم، حاصلش محصول گرون و بی کیفیت میشه و تحمیلش به خریدار با عنوان حمایت از کالای ایرانی این صنعت رو نجات نمیده، اگرهم بده صنعتی زیانده هست و تولیداتش، تولیدملی نیست و ضرر ملیه، آیندهای هم براش نمیشه متصور بود.
تولیداتی هم هستند که بواسطه یارانه انرژی، خلاء قوانین یا مالکیت سنتی منابع، تولید میشن. تولیدی که به محیط زیست صدمه میزنه و یا بعضی محصولات کشاورزی که تولیدشون آب فراوان نیاز داره با درنظر گرفتن خطر جدی کمبود منابع آب، حماقت ملی و خودکشی برنامه ریزی شده هست نه تولید ملی.
کاری که دولت در حمایت از کالای ایرانی میتونه انجام بده اینه که کاری انجام نده، درواقع کارهای اضافی رو دیگه انجام نده. وظیفه دولت حمایت از بازار آزاد، آزادسازی اقتصادی (در قالب لیبرالیسم)، سپردن وظایف به سازمانهای مردم نهاد و اتحادیههای صنفی و قبول مسئولیت مسائل کلان اقتصادیه.
حکومت باید قبول کنه اقتصاد برپایه عرضه و تقاضا کار میکنه. حل مسائل خرد اقتصادی به عهده سازمانهای مردم نهاد و اتحادیههاس. دولت مسئول قیمت گذاری روی پیاز، سیب زمینی، لبنیات، شویندهها و ... نیست و مردم هم مسئول زنده نگهداشتن بانکها، خودروسازها و صنایع زیانده از جیب خودش نیست.
اینکه قیمت محصولات با برند و کیفیت متفاوت، یکسان باشه، به نفع تولیدکننده و خریدار نیست. حذف کنترل قیمت اجازه میده تا تولیدکننده براساس هزینه، برند، توان تولید و تقاضای بازار قیمت بذاره و عرضه کنه و برای به دست آوردن بخش بزرگتری از بازار با تولیدکننده داخلی یا خارجی رقابت کنه.
وقتی قیمت کالا رو بجای عرضه و تقاضا، زور و دستور مشخص کنه، تولیدکننده توان استفاده از مواد اولیه با کیفیت و تولید محصول با کیفیت رو نداره، اگر هم داشته باشه دلیلی برای این کار نمبینه. از طرفی نیروی دولت صرف کنترل قیمت شده و توان و توجیه کافی برای کنترل کیفیت نداره.
هزینه نیروی کار، مواد اولیه و تولید همگام با تورم بیشتر میشه اما تولید کننده اجازه افزایش قیمت نداره تا مبادا به پروپاگاندای دولت صدمه وارد بشه، لذا حقوق، توان خرید و کیفیت زندگی نیروی کار کاهش پیدا میکنه و استقبال از سرمایه گذاری در تولید به جهت زیاندهی و ریسک بالا، کمتر میشه.
گزینهای جز بازسازی و آزادسازی اقتصادی وجود نداره و به تأخیر انداختنش به نفع هیچکس نیست. شوروی بازسازی اقتصادی (پرسترویکا) رو به قدری دیر شروع کرد که دچار رکود اقتصادی شدید و قحطی شده بود. کوبا و شیلی هم نوعی از آزادسازی نئولیبرالیسمی رو تجربه کردن که به معجزه شیلی معروف شد.
دولت نباید از صنایع زیانده حمایت کنه. ادامه حیات صنایع زیانده به نفع ملی نیست. ارائه آمار اشتغال صنایع توجیه کافی برای ادامه حیاتشون نیست برخی به قدری زیانده هستن که اگر تمام شاغلین اون خونه نشین بشن و از بیمه و خزانه حقوق بگیرن، بازهم ضرر کمتری به اقتصاد ملی وارد میشه.
حمایت از تولیدی که درآمدزایی نداره و با کمک دولت به حیاتش ادامه میده و مردم از جیبشون و گاها با جونشون مابه تفاوت قیمت و کیفیت رو میدن به نفع ما نیست. انگلیس تولیدکننده مطرح خودرو نیست و دیگه هیلمن تولید نمیکنه اما از اقتصادهای برتر دنیاس و مردمش خودرو باکیفیت آلمانی سوار میشن .
بزرگترین دشمن تولیدملی سیاست اشتباه دولت و حکومت هست و نه مردمی که رغبتی به خرید محصول بی کیفیت و گران برای حمایت از تولیدکننده داخلی ندارن بخصوص در شرایطی که تولیدکننده نیازی به رقابت، افزایش کیفیت، ارائه خدمات پس از فروش مناسب و یا پاسخگویی به مصرف کننده نمیبینه.
دولت باید به سمت تجارت آزاد بره، با کشورهای دیگه بصورت دو یا چند جانبه برای حذف عوارض واردت مذاکره کنه تا بازار مصرف بزرگتری برای تولیدات ایرانی و دسترسی مصرف کننده داخلی به محصولات باکیفیت و ارزان رو فراهم کنه. اینکار از فساد مالی، قاچاق و خروج ارز اضافی جلوگیری میکنه.
دولت و نهادهای شبه دولتی باید از سرمایه گذاری در صنایع خرد دست بکشند. وظیفه دولت سرمایه گذاری در زیرساختها و صنایع بالادستی هست. صنایع خرد رو باید به بخش خصوصی بسپره و یا با ایجاد ثبات سیاسی، ارائه طرحهای تشویقی و کاهش ریسک سرمایه گذاری اقدام به جذب سرمایه گذار خارجی کنن.
هیچ محصول و خدماتی عرضه و تولید نمیشه مگر اینکه تقاضا و بازار مصرفش وجود داشته باشه و ادامه حیات تولیدی که تقاضاش وجود نداره یا تولیدش با نیاز بازار هماهنگ نیست، سبب هدر رفت زمان و صدمه به اقتصاد میشه و هیچ توجیهی نداره.
میلیونها مصرف کننده و تولید کننده آزاد درخصوص نیازشون و نحوه رفع نیازشون اشتباه نمیکنن اما متخصص نیستن و امکانات قانونگذاری، نظارت و کنترل رو ندارن بنابراین وظیفه دولت نظارت بر رقابت و کنترل و بهینه سازی حداقل استانداردهای کیفی تولید محصول و ارائه خدمات هست.
در حمایت از تولید باید متوجه باشیم خرید کالا و خدمات یارانهای به ضرر ملی و شخصی ماست. مابه تفاوت رو بشل بدتری و به مقدار بیشتری پرداخت میکنیم. کنترل قیمت، ممکنه تورم رو مصنوعی پایین نگهداره اما رقابت و کیفیت رو نابود میکنه و باعث کاهش اشتغال، کاهش حقوق و کاهش قدرت خرید میشه. آزادسازی اقتصاد، موقتاً باعث افزایش تورم میشه اما تنها راه نجات از این وضعیته، اعتراضات دی ماه انتخابهای زیادی برای دولت نذاشته و قدرت ریسکش رو پایین آورده ولی معتقدم دولت هنوز پشتوانه و فرصت کافی برای این کار داره به شرط اینکه درست و شجاعانه عمل کنه.