سررسید و تقویم در ایران از قرن نهم تا چهاردهم هجری
از قرن نهم تاسال 1329 هجری قمری، که استفاده از سال شمسی در ایران رسمیت یافت، رویداد تأثیرگذاری در سررسید ایرانی رخ نداد. در حالی که از اواسط قرن چهاردهم به بعد، وقوع چند پدیده ناگهانی، یعنی رواج سررسید های جدید، این دوره کوتاه را به مقطع بسیار مهمی در بررسی سررسید و تقویم ایرانی تبدیل کرد.
مهمترین ویژگیهای گاهشناسانه در ایران از قرن نهم هجری به بعد، مؤلفههایی هستند که اگرچه هر کدام ارکانی از سررسید به شمار میروند، قرار دادن آنها در کنار هم باعث پیدایی گونه جدیدی از سررسید تا پیش از رواج تقویم های هجری شمسی نمیشود. از قرن نهم هجری به بعد، تقویم هجری قمری تقویم رسمی در کلیه اسناد بوده است، در حالی که آثاری که نشاندهنده رواج نوعی سال شمسی بوده، در این زمان دیده میشود. تقویم دوازدهحیوانی نیز، با مبدأ هجری قمری، از زمان صفویه به بعد رواج داشته و در اسناد و نامهها و سفرنامهها از آن استفاده شده است ذکر نام ماههای شمسی درکنار تقویم هجری قمری نشاندهنده این واقعیت است که بسیاری از منجمان و نویسندگان و استخراجکنندگان تقویم همچنان از گونهای سررسید و تقویم شمسی استفاده میکردهاند.
گزارش غیاثالدین علی یزدی درباره نوروز 801 قمری، که تبدیل تاریخ نیز موقعیت آن را تأیید میکند، بخوبی بیان کننده آن است که در این زمان گونهای تقویم شمسی مورد توجه عدهای از نویسندگان بوده است. تاریخهایی که جلالالدین محمد منجم یزدی در اواخر قرن دهم تا اوایل قرن یازدهم هجری ذکر کرده نیز عنایت به چنین سررسید و تقویم شمسی را تأیید میکند. نوشتههای اسکندربیگ منشی نیز ــ که به طور مثال به ذکر لحظه ورود خورشید به برجهای مختلف فلکی، از جمله صورت فلکیحمل ، پرداخته است مؤید همین نکته است. در این میان، تقریباً نیمی از کتاب اسکندربیگ منشی ، که اختصاص به شرح دوره حکومت شاهعباس اولصفوی دارد، بر اساس نوعی سررسید و تقویم شمسی، با ارکان تقویم جلالی ولی با مبدأ جلوس شاهعباس بر تخت سلطنت، نوشته شده است. اسکندر منشی در دفاع از مبدأ ابداعی خویش، از کسانی که در قید کردن تاریخهای مهم تنها به ذکر تاریخ قمری اکتفا میکردهاند، انتقاد کرده است.
از قرن یازدهم هجری قمری تا زمان رسمیت یافتن سررسید هجری شمسی، مهمترین رخداد سررسید رسمیت یافتن سال شمسی به عنوان دوره زمانی قانونی برای محاسبات مالی کشور بود که همزمان با تصویب قانون محاسبات عمومی کشور در 21 صفر 1329 هجری قمری (اول فروردین1290 هجری شمسی)، در دومین دوره مجلس شورای ملی تصویب شد. بر اساس این قانون، سال و ماه شمسی دوره زمانی محاسبه بودجه عمومی کشور شد به هنگام بحث دربارهتصویب این بخش از قانون محاسبات عمومی کشور، بحثهای گوناگونی درباره طول مدت ماههای شمسی و اسامی ماهها مطرح گردید
بدون شک این بحثها زمینهساز بحثهایی شدند که در پنجمین دوره مجلس شورای ملی در خصوص وضع قانون سررسید هجری شمسی صورت گرفت و اگرچه پانزده سال بعد به نتیجه رسید ، دستکم تا ربع قرن پیش از تصویب قانون محاسبات عمومی، تقویمهایی بر اساس سررسید هجری شمسی در ایران استخراج و چاپ میشد در 1340 هجری قمری/ 1301 هجری شمسی، سید جلالالدین طهرانی نوعی سررسید شمسی ابداع کرد که مبدأ آن آغاز سلطنت احمدشاه قاجار بود. وی برای ماههای این سررسید نامهایی ابداع نمود. این سررسید، که تاریخ احمدی نام گرفت، تنها در آثاری که خود طهرانی انتشار داد، درج شده استاو نام ماههای اینتقویم را در یک تقویم با مبدأ دیگر، که چند سال بعد پیشنهاد کرد، نیز بهکار برد
سررسید و تقویم هجری شمسی
به عنوان مهمترین و اثرگذارترین رخداد در سیر تاریخی سررسید و تقویم در ایران، در آخرین روزهای سال 1303 و اولین روزهای سال 1304 ش، نمایندگان پنجمین دوره مجلس شورای ملی تقویم هجری شمسی کنونی ایران را، که بجز مقطع کوتاهی در اواسط دهه 1350 ش تقویم رسمی ایران بود، در دو جلسه مورد بحث قرار داده در نهایت تصویب کردند . بر اساس ماده دوم این قانون استفاده از تقویم و سررسید خَتا و اویغور منسوخ شد در حالی که استفاده از تقویم دوازده حیوانی همچنان در فرهنگ عمومی مردم ایران رواج دارد.
بر اساس قانون مصوب مذکور، تقویم هجری شمسی با مبدأ هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه و با طول سال شمسی و با نام ماههای فارسی میانه مورد استفاده قرار گرفت. مبدأ این سررسید و تقویم ، اول فروردین سال اول هجرت پیامبر است؛ یعنی، 119 روز پیش از مبدأ تقویم هجری قمری و 179 روز پیش از هجرت بینالتاریخین سررسید و تقویم هجری شمسی و چند سررسید دیگر، بر اساس اختلاف 119 روزه بین این تقویم و تقویم هجری قمری استخراج شده است
سررسید و تقویم شاهنشاهی
آخرین تغییر در ماهیت سررسید رایج در ایران ابداع سررسید جدیدی به نام شاهنشاهی بود. در24 اسفند 1354، در جلسه مشترک مجلس شورای ملی و مجلس سنای وقت، سررسید و تقویم شاهنشاهی از مبدأ فرضی و تقریبی آغاز پادشاهی کوروش هخامنشی (بنیانگذار سلسله هخامنشی) در 559 پیش از میلاد، وضع شد و مقرر گردید که در یک دوره زمانی محدود کلیه تاریخهای اسناد، شناسنامهها و اوراق رسمی به این تقویم تغییر یابد کلیه ارکان این تقویم، بجز مبدأ آن، با تقویم جلالی و هجری شمسی برابر و اختلاف مبدأ آن با تقویم هجری شمسی 1180 سال بود. با توجه به این اختلاف، تبدیل تاریخهای ذکر شده با این تقویم و سررسید به تقویم و سررسید هجری شمسی بسیار ساده است.
گفتنی است که وضع تقویم با مبدأ مفروض آغاز سلطنت کوروش هخامنشی در ایران به سررسید و تقویم شاهنشاهیمحدود نمیشود. مدتها پیش از وضع تقویم شاهنشاهی، در1306 ش، سید جلالالدین طهرانی نوعی سررسیدی پیشنهاد کرد که مبدأ آن همین آغاز پادشاهی فرضی کوروش هخامنشی بود . مبدأ این سررسید پیشنهادی سال 500 قم، و در نتیجه اختلاف آن با مبدأ سررسید هجری شمسی 1120 سال بود. اسم ماهها در این سررسید و تقویم نامهای ابداعی جلالالدین طهرانی بود که بر اساس نامهایی که سنجر کمالی ذکر کرده بود، از نام ماههای تقویم جلالی الگوبرداری شده بود. سایر ارکان تقویم و سررسید نیز همانند تقویم جلالی بود. تفاوت مبدأ پیشنهادی در تقویم مورد اشاره طهرانی با تقویم شاهنشاهی نیز از اینجا ناشی میشد که در تقویم شاهنشاهی، دو رقم سمت راست تاریخ هر سال، سالهای سپری شده از آغاز پادشاهی محمدرضا پهلوی (26 شهریور 1320) را نشان میداد. به سررسید شاهنشاهی از همان ابتدا اعتراض شد و همزمان با نخستین تظاهرات مردم ــ که به انقلاباسلامی انجامید ــ و در جهت تأمین خواست مردم انقلابی، در5 شهریور 1357، جعفر شریف امامی، در نخستین روز نخستوزیری خود طی بخشنامهای سررسید شاهنشاهی را منسوخ اعلام کرد و سررسید وتقویم هجری شمسی دوباره رسمیت یافت
سررسید و تقویم در ایران از قرن نهم تا چهاردهم هجری از قرن نهم تاسال 1329 هجری قمری، که استفاده از سال شمسی در ایران رسمیت یافت، رویداد تأثیرگذاری در سررسید ایرانی رخ نداد. در حالی که از اواسط قرن چهاردهم به بعد، وقوع چند پدیده ناگهانی، یعنی رواج سررسید های جدید، این دوره کوتاه […]
سررسید و تقویم در ایران از قرن نهم تا چهاردهم هجری از قرن نهم تاسال 1329 هجری قمری، که استفاده از سال شمسی در ایران رسمیت یافت، رویداد تأثیرگذاری در سررسید ایرانی رخ نداد. در حالی که از اواسط قرن چهاردهم به بعد، وقوع چند پدیده ناگهانی، یعنی رواج سررسید های جدید، این دوره کوتاه […]
سررسید و تقویم در ایران از ورود اسلام تا قرن نهم هجری قمری 1. سررسید و تقویم یزدگردی و نخستین کاربردهای گاهشماری هجری قمری در ایران 2. سررسید و تقویم مجوسی 3. سررسید و تقویم خراجی سررسید و تقویم یزدگردی و نخستین کاربردهای گاهشماری هجری قمری در ایران سررسید و تقویم یزدگردی، در کلیترین تعریف […]
سررسید و تقویم در ایران از ورود اسلام تا قرن نهم هجری قمری 1. سررسید و تقویم یزدگردی و نخستین کاربردهای گاهشماری هجری قمری در ایران 2. سررسید و تقویم مجوسی 3. سررسید و تقویم خراجی سررسید و تقویم یزدگردی و نخستین کاربردهای گاهشماری هجری قمری در ایران سررسید و تقویم یزدگردی، در کلیترین تعریف […]
سررسید و تقویم در ایران از ورود اسلام تا قرن نهم هجری قمری
1. سررسید و تقویم یزدگردی و نخستین کاربردهای گاهشماری هجری قمری در ایران 2. سررسید و تقویم مجوسی 3. سررسید و تقویم خراجی
سررسید و تقویم یزدگردی و نخستین کاربردهای گاهشماری هجری قمری در ایران
سررسید و تقویم یزدگردی، در کلیترین تعریف عملاً ادامه همان سررسید های دوره ساسانی است که زردشتیان، پس از ورود اسلام به ایران، ابداع کردند. مبدأ این سررسیدها سال 632 میلادی/ 11 هجری قمری، هنگام به تخت نشستن یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی، بود. استفاده از این سررسیدها ، با تغییراتی، هنوز هم در میان زردشتیان ادامه دارد سررسید و تقویم یزدگردی، در اصل ادامه سررسیدهای خراجی دوره ساسانی است که در461 میلادی (همزمان با اجرای کبیسه مضاعف) به وجود آمد. در این سررسیدها ، سال از دوازده ماه سی روزه و پنج روز اندرگاه تشکیل شده و این پنج روز، بر اساس تصحیحی که بر سررسیدهای وهیژکی صورت گرفته، در پایان آبان قرار داشته است اما به علت انقراض سلسله ساسانی، کبیسههای یک ماهه هرگز در این سررسیدها اعمال نشد. قدیمترین سند تاریخدار متعلق به این سررسیدها کتیبهمزاری به تاریخ سال 6 یزدگردی/ 637 میلادی است . اشارههایی که در برخی آثار منجمان اسلامی به سررسیدهای فُرس و فارسی وجود دارد، معطوف به همین تقویم ها است.
یکی از مهمترین ویژگیهای سررسید یزدگردی، نقش آن درحد فاصل زمان انقراض سلسله ساسانی و استقرار اسلام در ایران است. در نخستین اسناد تاریخدار ایران بعد از اسلام، عموماً این سررسید به کار رفته است. مهمترین این اسناد، مجموعه سکههای عرب ـ ساسانی است که پس از ورود اسلام، در نقاط گوناگون ایران ضرب شدهاند. نخستین نمونههای موجود این سکهها در سال 20 یزدگردی31/ هجری قمری در مرو و سیستان ضرب شده است . همچنین، نمونههایی از این سکهها متعلق به سال 60 یزدگردی/ 72 هجری قمری است که در دارابگرد (نزدیک داراب فعلی) ضرب شده است اما تقریباً از سال سیام یزدگردی، نمونه سکههایی در ایران به دست آمده که با سررسید و تقویم هجری قمری ضرب شده است، از جمله سکههایی با تاریخ 41 هجری قمری که در دارابگرد و زرنج ضرب شدهاند.
تقریباً در قرن اول هجری، سررسید یزدگردی و سررسید هجری قمری در کنار هم در ایران استفاده میشد. از این زمان به بعد نیز سررسید یزدگردی با کاربرد کمتر بر دیگر اسناد تاریخدار، از جمله کتیبههای متعدد دو زبانه و همچنین نوشتههای بعضی تاریخنگاران اسلامی دیده میشود. از جمله مهمترین کتیبههای دو زبانهای که با سررسید یزدگردی هم تاریخگذاری شده، کتیبه گنبد قابوس (گنبد کاووس) با تاریخ 397 هجری است که در آن از 377 یزدگردی با عنوان شمسی یاد شده است . بنا به رأی برخی محققان، در قرن چهارم یزدگردی (375 یزدگردی/ 1006میلادی)، کبیسهای چند ماهه در این سررسید اِعمال شده اما بررسی اسناد تاریخدار دو زبانهای که پس از آن نگارش یافته، اعمال چنین کبیسهای را تأیید نمیکند بنا به گزارش کوشیاربن لبان که این نوشته او با تفسیری نادرست به منبع اصلی اعمال کبیسه مذکور تبدیلشدــ دراین سال پنج روز اندرگاه در گاهشماری یزدگردی، از پایان آبان به پایان اسفند منتقل شد. بهرغم آنکه همه مردم در آن زمان از اینتغییر استقبال نکردند، امروزه محل قرار گرفتن اندرگاه بر مبنای تغییر فوق است . با این جابجایی، درباره موضع اندرگاه رویکرد دوگانهای در میان زردشتیان و بعضی نویسندگان اسلامی پدید آمد. در حالی که عدهای همچنان این روزها را در پایان آبان قرار میدادند، عدهای دیگر جایگاه آن را در موضع جدید و در پایان اسفند میدانستند کوشیاربن لبان نیز موضع پنجه را در پایان اسفند دانسته است.
امروزه، زردشتیان ایران و هند سررسید و تقویم یزدگردی را به کار میبرند، اما سررسید مورد استفاده آنان با ارکان سررسید قدیمی یزدگردی تفاوتهای اساسی دارد. این تفاوتها، در حدود 350 سال پیش، باعث بروز اختلاف میان تقویم یزدگردی مورد استفاده زردشتیان ایران با زردشتیان هند شد. این اختلاف در 1005 یزدگردی/ 1635 میلادی، با توجه یکی از موبدان زردشتی مقیم ایران به اختلاف یک ماهه بین سررسید یزدگردی زردشتیان ایران با زردشتیان هند بروز کرد و علت آن کبیسه یکماههای بود که در قرن یازدهم یا دوازدهم میلادی، در گاهشماری یزدگردی در هند اعمال شده بود.
بحثهای بسیاری بین این دو گروه در تأیید یا رد کبیسه اعمال شده صورت گرفت و در نهایت، گروهی که وجود کبیسه در سررسید یزدگردی را رد میکردند، خود را «قدیمی» نامیدند و از سررسید بدون کبیسه استفاده کردند و عدهای که اعمال کبیسه را منافی اعمال مذهبی خویش نمیدانستند و از اجرایآن حمایت میکردند، خود را «شاهنشاهی» نامیدند و از سررسید کبیسه شده استفاده کردند . این اختلاف یکماهه در بسیاری از اسناد تاریخدار متعلق به گاهشماری یزدگردی پس از این زمان انعکاس یافته است
بررسی تقویمهایی که زردشتیان ایران طی چند دهه گذشته هر ساله منتشر میکنند، نشان میدهد سررسید یزدگردی معاصر زردشتی از نظر طول سال و آرایه کبیسهها کاملاً از سررسید هجری شمسی پیروی میکند. چون در تقویم یزدگردی روز سیویکم ماه وجود ندارد، طی ششماه نخست هر سال، هر ماهه بین آغاز ماه جدید شمسی و ماه یزدگردی معاصر زردشتی یک روز اختلاف افزوده میشود. این اختلاف تنها در پایان سال هجری شمسی و با تطبیق پنج روز اندرگاه با پنج روز انتهایی سال شمسی رفع میگردد برایاعمال کبیسه نیز، بر اساس آرایههای کبیسهگیری گاهشماری هجری شمسی، در سالهای کبیسه روز ششمی، به نام «اورداد»، به روزهای اندرگاه اضافه میشود . نام این روز ششم در متون متقدم زردشتی و آثار متعلق به سررسید یزدگردی هیچ سابقهای ندارد .
سررسید و تقویم مجوسی
پس از کشته شدن یزدگرد سوم و انقراض سلسله ساسانی، رویکردهای گوناگونی در بهکارگیری انواع سررسید و تقویم در ایران به وجود آمد. در حالی که در بعضی نقاط سررسید هجری قمری برای نخستین بار با ضرب سکههای عرب ـ ساسانی متداول شده بود، دستهای از ایرانیان همچنان تقویم خود را با مبدأ به سلطنت رسیدن یزدگرد سوم به کار میبردند . دستهای دیگر از ایرانیان سررسید خود را با مبدأ درگذشت این پادشاه (سال 11 یزدگردی/ 632 میلادی) شمارش کردند. این سررسید که مبدأ آن مفروضاً زمان جلوس شاه جدید ساسانی بر تخت سلطنت بوده است، در متون متعدد، سررسید مجوسی یا فارسیه خوانده شده است. نخستین بار ابوحنیفه دینوری به تاریخ مرگ یزدگرد سوم به عنوان مبدأ سررسید و تقویم اشاره کرده است.
بر اساس نوشتههای حسن بن محمد قمی و ابوریحان بیرونی تنها تفاوت این تقویم با تقویم یزدگردی در بیست سال فاصله مبدأ آنهاست کهنترین سندی که تاریخ سررسید مجوسی دارد، سکهای است که در دارابگرد (در سال 26 مجوسی/ 58 هجری قمری) ضرب شده است . بر اساس مهمترین اسنادی که تاریخ سررسید مجوسی بر خود دارند، این تقویم تا سالهای پایانی قرن دوم هجری در میان اسپهبدان طبرستان رایج بودهاست. آخرین سکههای اسپهبدان که با سررسید مجوسی ضربشده، متعلق به سال 161 مجوسی/ 197 هجری است . به نوشته حسنبن محمدقمی ، این سررسید در قرن اول هجری در قم نیز کاربرد داشته است و به نوشته ابوریحان بیرونی مجوس خراسان و فارس و ماوراءالنهر این گاهشماری را با اختلاف زمانی پنج روز در موضع اندرگاه، به کار میبردند
سررسید و تقویم خراجی
اساس سررسید و تقویم که از اواسط قرن چهارم هجری قمری به بعد و با عنوان سررسید و تقویم خراجی در ایران رواج یافت، بر تصحیحی بود که در قرن سوم هجری، بر اساس فرمانهای متوکل، و معتضد در سررسید صورت گرفت و منجر به ابداع نوعی سررسید شمسی شد . این تصحیح خود بر اساس ابداعی صورت گرفت که در اواخر دوره ساسانی، سررسید خراجی دوره ساسانی را پدید آورد. مبدأ سررسید خراجی، سال بیست و یکم پادشاهی خسرو پرویز بوده است سنجر کمالی بینالتاریخین این سررسید را با چند تقویم و سررسید مشهور دیگر ارائه کرده است. با تطبیق بینالتاریخین ذکر شده با مبدأ سررسید میلادی، روز 19 مارس سال 611 میلادی، مقارن زمان اعتدال بهاری، به عنوان مبدأ این سررسید به دست میآید. با در نظر گرفتن رواج سررسید هجری قمری در ایران از قرن اول هجری و با در نظر گرفتن اینکه سررسید و تقویم یزدگردی نیز در این زمان کمابیش و بویژه هنگام ابداع سررسید خراجی، در میان زردشتیان ایران، متداول بود، رواج همزمان این سه گونه سررسید در ایران روشن میشود، که البته این موضوع با توجه به اسناد گوناگون تأیید شده است. تاریخگذاری اسناد گوناگون با هر یک از این سررسید، که گاهی برخی از ارکانشان ذکر نشدهاند، موجب سر در گمی و اشتباه در شناسایی آنها شده است.
در سررسید خراجی، نام ماههای سال و نام روزهای ماه، همانند سررسید یزدگردی، همان نامهای زردشتی است و کبیسه این سررسید نیز تا پیش از ابداع سررسید جلالی ، هر چهار سال یک بار و با افزودن یک روز به پایان روزهای اندرگاه در پایان آبان بوده است. اما پس از رواج سررسید جلالی، آرایه کبیسههای سررسید خراجی از سررسید جلالی پیروی میکرد و یک روز به پایان ماه دوازدهم (اسفند) افزوده میشد
مهمترین اسناد درباره سررسید خراجی، تاریخهای دوگانه در آثار چند تن از نویسندگان دوره اسلامی است در این آثار تاریخهای سررسید خراجی در کنار سررسید هجری قمری ذکر شده است. ترتیبی که افضلالدین کرمانی برای روزها در سررسید خراجی ذکر کرده، در بعضی جاها نشان از به کار بردن نام روزهای ماه دارد، در حالی که در جاهای دیگر ، روش عددشماری روزهای ماه را به کار برده است. در آثار متعددی که افضلالدین کرمانی تألیف کرده نیز از این سررسید استفاده شده است. ب
با توجه به تفاوت طول سالها در دو سررسید هجری قمری و خراجی ــ که ناشی از تعیین دو تعریف متفاوت از طولسال به عنوان رکن سررسید در هر یک از این سررسیدها بوده است ــ اختلاف بین دو سررسید، که در ابتدا به علت تفاوت دو مبدأ به وجود آمده است (مبدأ تقویم خراجی یازده سال پیش از مبدأ تقویم هجری قمری قرار دارد)، در طول زمان، تا قرن چهارم هجری، به صفر رسید و در 351 هجری، هر دو تقویم در سال یکسان بودند اختلاف بین سال شماری در این سررسید از این پس، دوباره پدید آمد و باعث جلو افتادن سررسید هجری قمری از سررسید خراجی در سال شماری شد. این اختلاف در هنگام تألیف زیج اشرفی ده سال بود
تقویم و سررسید در ایران پیش از اسلام مطالعه ارکان و مبادی تقویم رایج در ایران، تفاوتهای اساسی آنها را در مقاطع تاریخی پیش و پس از اسلام نشان میدهد. در این بخش از مقاله، سیر تحول تقویم و سررسید در ایران به سه بخش پیش از اسلام، از ورود اسلام تا قرن نهم هجری […]
تقویم و سررسید در ایران پیش از اسلام مطالعه ارکان و مبادی تقویم رایج در ایران، تفاوتهای اساسی آنها را در مقاطع تاریخی پیش و پس از اسلام نشان میدهد. در این بخش از مقاله، سیر تحول تقویم و سررسید در ایران به سه بخش پیش از اسلام، از ورود اسلام تا قرن نهم هجری […]
مطالعه ارکان و مبادی تقویم رایج در ایران، تفاوتهای اساسی آنها را در مقاطع تاریخی پیش و پس از اسلام نشان میدهد. در این بخش از مقاله، سیر تحول تقویم و سررسید در ایران به سه بخش پیش از اسلام، از ورود اسلام تا قرن نهم هجری و از قرن نهم هجری تا کنون تقسیم شده است. هر کدام از این بخشها نیز در اجزای کوچکتری، شامل انواع سررسیدهای مرسوم در هر یک از مقاطع تاریخی بررسی میشود. این تقسیمبندی در مورد تاریخ تحول سررسید در ایران پس از اسلام، از آن جهت اعمال شده است که مهمترین سررسیدهای ایرانی (از جمله تقویم های یزدگردی، جلالی، خانی) تا قرن نهم هجری قمری به وجود آمدند و رواج یافتند. از قرن نهم تا چهاردهم تقویم هجری قمری رایجترین تقویم در ایران بود و در طی این دوره زمانی، سررسید مهم دیگری که در این مقاله قابل ذکر باشد، در ایران به وجود نیامد و تنها دگرگونیهای مهمی در قرن حاضر منجر به وضع چند نمونه سررسید جدید شد. در این بخش، تنها سررسیدهایی معرفی میشوند که بیانگر مفهوم «سررسید و تقویم ملی» و کاربرد هر یک از تقویم ها در ایراناند.
الف) سررسید در ایران پیش از اسلام
1. قدیمترین سررسید ایرانی
2. سررسید در دوره هخامنشی
3. سررسید در دوره اشکانی
4. سررسید در دوره ساسانی
1. قدیمترین سررسید و تقویم ایرانی
در بررسی سررسید ایرانی در دوره پیش از تشکیل امپراتوری هخامنشی، که از آن به قدیمترین گاهشماری ایرانی نیز تعبیر میشود، توجه به ماهیت تقسیمبندی سرزمین ایران به دو بخش شرقی و غربی، که بویژه از نظر زبانی با هم تفاوتهای بسیار دارند، ضروری است. پژوهش درباره سررسید در این دوره محدود میشود به بعضی منابع بابلی برای سررسید بخش غربی در همسایگی بینالنهرین و معدود منابعی که پس از اسلام، درباره سررسید بخش شرقی نگاشته شده است. در این دوره، مهمترین عامل برای طراحی تقویم ها، در نجد ایران، ورود ساکنان آن به مرحلهای از اقتصاد مبتنی بر کشاورزی بوده است، چرا که در جوامع کشاورزیمدار، وجود نوعی سررسید شمسی برای تعیین موقعیت خورشید و به دست آوردن زمان تقریبی فصول بسیار ضروری است . در حالی که همسایگی با بینالنهرین و تماس دائم ساکنان غربی نجد ایران با تمدن بابل سبب شد تا ایرانیان، بسیاری از اجزای تقویم بابلی را اخذ کنند که در نتیجه، نوعیسررسید شمسی ـ قمری در نواحی غربی ایران رواج یافت.
در نواحی شرقی ایران، رواج گونهای سررسیدشمسی که با سررسید و تقویم زردشتی شباهتهایی دارد، تنها به استناد نوشته بیرونی تأیید میشود. بر اساس نوشته ابوریحان بیرونی، طول متوسط سال 365 روز و یک چهارم روز در نظر گرفته میشده و هر سال شامل دوازده ماه سیروزه بوده است. برای توالی کبیسههای این تقویم ، پس از هر شش سال یک ماه کبیسه برای جمعآوری پنج روز خارج از ماههای سال، و پس از گذشت 120 سال یک ماه برای جمعآوری کسر ششساعتی روزهای سال اعمال میشده است. طبق همین نوشته ابوریحان بیرونی، سال صد و بیستم نزد ایرانیان گرامی بوده و آداب خاصی داشته است .
2. سررسید و تقویم در دوره هخامنشی
از سررسیدهای احتمالی ایرانی در دوره پیش از هخامنشیان اطلاعات مهمی در دست نیست، درباره تقویم و سررسید های دوره هخامنشی منابع متعددی وجود دارد. مهمترین این منابع، از نظر قدمت، عبارتاند از: کتیبه داریوش اول در بیستون، «الواح خزانه و باروی تخت جمشید» و تعدادی هاون و دسته هاون که آنها را اشیای مذهبی نامیدهاند. در کتیبه بیستون، نام نه ماه ازماههای سررسید هخامنشی ذکر شده و فهرست این نامها، بر اساس الواح خزانه تخت جمشید، کامل شده است . همچنین، نام این ماهها در متنهای سهگانه کتیبه بیستون، به فارسی باستان، به عیلامی در نگارشی نزدیک به نامهای فارسی باستان و به بابلی ذکر شده است . مشابهت نام این ماهها در متنهای عیلامی و فارسی باستان کتیبه بیستون، دلیلی بر آن است که هخامنشیان ارکان سررسید شمسی ـ قمری بابلی را، به وساطت عیلامیها، اخذ کردهاند . صورت دیگری از نام ماههای سال با ریشه عیلامی نیز به دست آمده که تنها در الواح خزانه تخت جمشید به کار رفته و با نامهای عیلامی کتیبه بیستون تفاوت دارد . میزان استفاده از این نامها در الواح خزانه، که به مراتب از نامهای فارسی باستان موجود در آنها کمتر است، و محدوده جغرافیایی خاصی که این نامها در آن رواج داشتند، نشان میدهد که در منطقه مورد استفاده از آنها زبان فارسی باستان هنوز کاملا رواج نداشته و به زبان عیلامی، در کنار این زبان، تکلم میشده است.
درباره معنا و اشتقاق نامهای فارسی باستان ماههای سال، در سررسیدهای هخامنشی که در کتیبه بیستون و الواح خزانه تخت جمشید ذکر شده، آرای گوناگونی وجود دارد. هینتس درباره معنا و اشتقاق این نامها گزارش مختصری از آرای برخی زبانشناسان آورده است.
مهمترین رکن سررسید هخامنشی، که در دورههای تاریخی بعدی در سررسیدهای رایج در ایران تکرار نشد، چگونگی آغاز سال (به عنوان مبدأ تقویم) و نیز موضوع اعمال کبیسههاست. در تقویم هخامنشی، به تقلید از تقویم بابلی، مبدأ شمارش سالها آغاز پادشاهی هر پادشاه بود که بر اساس آن شمارش سالها با روی کار آمدن پادشاه جدید، بار دیگر از یک آغاز میشد؛ با این توضیح که از هنگام آغاز سلطنت هر پادشاه تا اولین روز اولین ماه سال بعد، سال جلوس و از این زمان تا اول آدوکنیشه بعدی، سالاول سلطنت محسوب میشد و این شمارش تا پایان هر دوره پادشاهی ادامه پیدا میکرد.
طول سال در سررسیدهای هخامنشی، با توجه به رواج گونه ایرانی شده سررسید شمسی ـ قمری بابلی، در سالهای عادی354 یا 355 روز و در سالهای کبیسه 383 یا 384 روز محاسبه میشد . در مورد کبیسهگیری در این سررسید نیز آرای گوناگونی وجود دارد که طبق یکی از آنها تا 367 قم آرایه منظمی برای اعمال کبیسه برابر روش کبیسهگیری شمسی ـ قمری بابلی وجود نداشته، اما از این زمان روش یاد شده با آرایه منظمی در همین دوره نوزده ساله اعمال شده است این گمان نیز وجود دارد که ایرانیان تا 527 قم، یعنی نوزدهمین سال پادشاهی داریوش اول، از دورههای کبیسهگیری سه ماه در هر هشت سال استفاده میکردند و از این سال به بعد دوره نوزده ساله را جانشین آن کردند آرایه کبیسههایی که پارکر و دوبرستاین برای سراسر دوره هخامنشی ارائه کردهاند، همین تغییر در دورههای کبیسهگیری را نشان میدهد.
طول سال در سررسید هخامنشی، با توجه به رواج گونه ایرانی شده شمسی ـ قمری بابلی، در سالهای عادی354 یا 355 روز و در سالهای کبیسه 383 یا 384 روز محاسبه میشد در مورد کبیسهگیری نیز آرای گوناگونی وجود دارد که طبق یکی از آنها تا 367 قم آرایه منظمی برای اعمال کبیسه برابر روش کبیسهگیری شمسی ـ قمری بابلی (یعنی اجرای هفت ماه کبیسه در نوزده سال) وجود نداشته، اما از این زمان روش یاد شده با آرایه منظمی در همین دوره نوزده ساله اعمال شده است این گمان نیز وجود دارد که ایرانیان تا 527 قم، یعنی نوزدهمین سال پادشاهی داریوش اول، از دورههای کبیسهگیری سه ماه در هر هشت سال استفاده میکردند و از این سال به بعد دوره نوزده ساله را جانشین آن کردند . آرایه کبیسههایی که پارکر و دوبرستاین برای سراسر دوره هخامنشی ارائه کردهاند، همین تغییر در دورههای کبیسهگیری را نشان میدهد.
اگرچه متأخرترین لوح از مجموعه الواح خوانده شده خزانه تخت جمشید، متعلق به سال پنجم حکومت اردشیر اول کاربرد نام ماههای فارسی باستان را تا آن زمان تأیید میکند و با تأکید بر اشیای مذهبی یافته شده در تختجمشید، کاربرد گاهشماری شمسی ـ قمری بابلی، با توجه به تکرار شمارش مبدأ سالها از آغاز پادشاهی هر شاه هخامنشی و در مورد اشیای مذهبی تا سال بیست و نهم حکومت اردشیر اول را تأیید میکند نوعی سررسید صرفا شمسی، با نام مجعول سررسید اوستایی جدید، به کار میرفته که در اوایل حکومت داریوش اول تنظیم شده بوده است . اگرچه در حدود قرن پنجم پیش از میلاد، نوعی گاهشماری شمسی، با نام ماههایی شبیه به نام زردشتی ماههای سال، در منطقه شمال غربی ایران، در کاپادوکیا، رواج داشته است ، با استناد به اسنادی که ذکر شد، رواج این سررسید در ایران دوره هخامنشی به هیچ وجه تأیید نمیشود
پس از حمله اسکندر به ایران، نوعی سررسید با بعضی ارکان یونانی و نیز بعضی ارکان سررسید شمسی ـ قمری بابلی در ایران رواج یافت که به گاهشماری سلوکی مشهور است. اسناد دارای تاریخ سررسید سلوکی، در نقاط متعدد تحت تسلط سلوکیان در ایران و بینالنهرین و شام پراکندهاند.
3. گاهشماری در دوره اشکانی
وسعت امپراتوری اشکانی، دوره تقریباً طولانی حکمفرمایی این سلسله بر ایران و انواع گوناگون سررسید رایج در این دوره، این بخش از تاریخ ایران را به بخش مهمی در بررسیهای تقویم و سررسید بدل کرده است؛ به ویژه آنکه، بعضی ارکان سررسید زردشتی نخستینبار در این دوره دیده میشود . ارکان پارهای ازسررسیدهای رایج در دوره اشکانی، به سبب کمبود منابع، به طور کامل قابل شناسایی نیست. بررسی اسناد تاریخدار این دوره، یا اسنادی که دستکم یکی از ارکان سررسید بر آنها درج شده باشد، یعنی سکهها، اسناد تاریخدار بابلی، پوستنوشتههای دورا ـ اروپوس30، سفال شکستههای نسا و بعضی کتیبههای دو زبانه، نشان میدهند که در دوره اشکانی انواع گاهشماریهای سلوکی (با نام مقدونی یا بابلی ماهها)، اشکانی (با مبدأ اشکانی و با نام مقدونی ماهها) و گونهای سررسید زردشتی (با مبدأ اشکانی و نام ماههای فارسی میانه) رواج داشته است.
در سالهای نخستین سلسله اشکانی، تحت تأثیر حمله اسکندر و دوره یونانیمابی، سررسید سلوکی با نام ماههای مقدونی، بویژه بر روی سکههای اشکانی، کاربرد داشت . تقویم و سررسید دیگر در این دوره، سررسید اشکانی با مبدأ اشکانی و نام ماههای مقدونی بوده که بویژه پوستنوشتههای دورا ـ اروپوس با این سررسید و سررسید سلوکی تاریخگذاری شده است
تقویم و سررسید اشکانی تنها در مبدأ با سررسید سلوکی متفاوت بود مبدأ سررسید اشکانی آغازسلطنت اشک اول و مصادف با سال شصت و پنجم سلوکی بود. کهنترین سند تاریخدار با سررسید اشکانی متعلق به سال شصت و هشتم این تقویم است. با توجه به اسناد تاریخدار، سررسید اشکانی تا پایان حکومت این سلسله کاربرد داشته، در حالی که یکی از ارکان آن، یعنی نام ماهها، در اسناد متأخرتر تغییر نموده است. متأخرترین سند با مبدأ تقویم اشکانی و نام مقدونی ماهها، سنگنوشتههای دورا ـاروپوس، متعلق به سال 368 اشکانی/ 120ـ121 میلادی، است.
بخشی از مهمترین دانستههای ما درباره سررسید دوره اشکانی مجموعه سفالشکستههای نساست، که در نیمه اول قرن بیستم میلادی از حوالی شهر گمشده نسا در ترکمنستان به دست آمد. این سفالشکستهها که عموماً متعلق به خمخانه شاهی بودهاند، اسناد تاریخداری را در محدوده زمانی 151 قمتا 13 میلادی در بر میگیرند. مبدأ سررسید که بر آنها ذکر شده، همان مبدأ سررسید اشکانی است و نام ماههای سال نیز نام ماههای پارتی (پهلوی اشکانی) است که بعداً در دوره ساسانی به شکل فارسی میانه رسماً به کار رفت و امروزه نیز در سررسید هجری شمسی به کار میرود.
این نامها نوع تقویم به کار رفته در این اسناد را روشن میکند. بهرغم سایر تقویم ها در دوره اشکانی، که در آنها طول سال بر اساس گاهشماری سلوکی بوده (که خود برگرفته از سررسید شمسی ـ قمری بابلی بوده و بر اساس سالهای قمری محاسبه میشده)، در این اسناد نوعی سررسید شمسی به کار رفته است. این موضوع نیازمند بررسی است که طول سال در آنها بر مبنای سال شمسی محاسبه میشده از چه زمانی در ایران رواج یافتهاند و آرایه کبیسههای آنها چگونه بوده است. موضوع استفاده از انواع تقویم شمسی، در دوره پیش از هخامنشی، تنها در آثار دانشمندان اسلامی ذکر شده است اما از شناسایی طول سالشمسی در زمان هخامنشیان گزارشهایی وجود دارد، از جمله گزارشی از کوئینتوس کورتیوس روفوس، مؤلف رومی ، که بنا بر آن پیشاپیش سپاه داریوش سوم، 365 مردجوان، به تعداد روزهای سال، حرکت میکردند اگر چه چنین روایاتی به تنهایی، مبین رواج نوعی گاهشماری شمسی در دوره هخامنشی نیست، بحثهای گوناگونی درباره زمان رواج نخستین صورت سررسید شمسی یا آرایههای کبیسههای آن صورت گرفتهاست؛ از جمله رواج تقویم با طول سال 360 روز یا 365 روز در آغاز دوره ساسانی اما با استناد به روش اعمال کبیسه یک ماهه در هر 120سال، برای تطبیق فصول در سررسیدهای «وَهیژکی»، رواج سررسیدهایی با طول سال شمسی در قرن چهارم قبل از میلاد در ایران تأیید میشود
4. تقویم و سررسید در دوره ساسانی
کهنترین اسنادی که نشاندهنده استفاده از سررسید رسمی دوران ساسانی (تقویم زردشتی) است، به دوران اشکانی باز میگردد. ارکان این تقویم ی با تقویم های رایج در دوره اشکانی تفاوتهایی دارد، از جمله اینکه مبدأ تقویم در دوره ساسانی زمان به تخت نشستن پادشاه بود و از مبدأ ثابت تقویم اشکانی استفاده نمیشد. همچنین، دورههای کبیسهگیری در سررسید دوره ساسانی، بلند مدت بود؛ ازینرو، شباهت این تقویم با تقویماشکانی تنها در نام ماهها و نام روزهای هر ماه است.
مهمترین اسناد تاریخدار ساسانی، که آگاهیهای بسیاری درباره سررسید این دوره به دست میدهد، کتیبههایآن دوران و سکههای ساسانی و نوشتههای دانشمندان اسلامی است. بجز سنگنوشته اَبنُون، که در سال سوم سلطنت شاپور اول نوشته شده ، در چند نمونه از دیوارنوشتههای دورا ـ اروپوس نام روزها و ماهها و تاریخ سال نقر شده است در کتیبه بیشاپور سه مبدأ مختلف متعلق به پادشاهی سه تن از پادشاهان ساسانی کنار هم ضبط شده است. اگر چه در این کتیبه مبدأ آغاز پادشاهی نخستین پادشاه ساسانی، در کنار دو پادشاه دیگر، آورده شده کتیبههای دیگر پادشاهان ساسانی کاربرد روش مبدأشماری از زمان به تخت نشستن هر پادشاه، در دورههای بعد را تأیید میکند در این روش، از زمان به تخت نشستن هر پادشاه، در هر موقع از سال، سال اول مبدأ جدید تلقی میشد اما نخستین نوروز، زمان تاجگذاری پادشاه بود موضوع مهم دیگری که مناقشات بسیاری نیز پدید آورده و ماهیت آن از لابلای این اسناد براحتی روشن نمیشود، چگونگی اعمال کبیسه در این تقویم است. در حالی که عدهایمنکر اجرای هرگونه کبیسه در گاهشماری دوره ساسانی هستند، شواهد متعددی کبیسهگیری را تأیید میکند.
یکی از مهمترین وقایع سررسید در دوره ساسانی، اجرای یک کبیسه مضاعف، یعنی افزودن دو ماه به سال به جای یک ماه، در زمان سلطنت پیروز اول و در حدود 461 میلادی است. در این زمان، موعد اجرای کبیسه یک ماهه، بر اساس دوره متوسط 120 ساله، فرا رسیده بود، اما مجریان کبیسه برای جلوگیری از فراموش شدن اجرای کبیسه یک ماههای که حدود 120 سال بعد روی میداد، پیشاپیش کبیسه دیگری اعمال و در این سال دو ماه کبیسهگیری کردند